گل اقا در هشترود
یک زبان دارم دو تا دندان لق میزنم تا می توانم حرف حق
درباره وبلاگ


بصیرت قطب نمای حرکت صحیح است مقام عظمای ولایت رهبری عید سعید باستانی را محضر ولی نعمتان عزیز خودمان تبریک می گوئیم و اما بازهم شخصیتهای زشت و بد و خوب این هفته شخصیت زشت : به مناسبت نوروز شخصیت زشت نداریم شخصیت بد هفته : و همچنین شخصیت بد هم نداریم شخصیت خوب : شما مردم بزرگ و آگاه و فهیم هشترود و چاراویماق دوستان عزیز در لوکس بلاگ دو امکان جدید برای شما فراهم است الف )می توانید در جعبه باکس بصورت انلاین و دسته جمعی باهم بحث و مناظره نمائید اما خواهش می کنیم و استدعا داریم برای حفظ شئو نات اخلاقی و اسلامی و همچنین نشان دادن فرهنگ و شعور بالای مردم هشترود از نوشتن برخی کلمات و متون توهین امیز خودداری نمائید ب) شما می توانید از قسمت ورود اعضا ثبت نام نمائید و پس از ثبت نام مطالب خود را در بخش ارسال مطلب جدید برای ما بنویسید ما مطالب و نامه های شما را خواند ه و چنانچه با قوانین نظام مغایرتی نداشته باشد با نام خودتان انتشار میدهیم در نهایت خواهشمندیم و بازهم خواهشمندیم با رعایت اخلاق و ادب اسلامی و نشان دادن فرهنگ بالای شهر و منطقه امان به باز سازی و توسعه منطقه محروممان یاور و کمک باشیم اتحادمان را حفظ کنیم که ثابت کردیم با اتحاد هر کاری می توانیم بکنیم .
نويسندگان
شنبه 28 شهريور 1398برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : گل اقا

سلام

بدینوسیله هرگونه تشابهات اسمی و یا ادعای انتصاب به گل اقا یا ادعای انتصاب به ابدارخانه گل اقا را تکذیب می کنیم گل اقا فعلا هیچ گونه فعالیتی ندارد رد ضمن دکتر فریدپخمه (شاغلام ) نیز هرگونه فعالیتش در وبلاگ های مشابه یا وبلاگ پسا گل (دکتر فرید پخمه این وبلاگ را حذف نموده بودند و کسی دیگر انرا به اسم جعلی راه اندازی نموده است ) را زا تاریخ اول شهریور 91رد نموده و اعلام میدارد که نویسنده وبلاگ پسا گل جعلی است و هیچ نسبتی حتی با دربان ابدارخانه گل اقایی ندارد

خدمتگزار مردم بزرگ و فهیم وولائی هشترود گل اقا و اعضای ابدارخانه گل اقایی

دوستان متوجه باشند که در ترکی مثلی داریم که میگوید با کت دیگری داماد نشوید دوستان عرضه دارند وبلاگ باز کنند و بنویسند ما هم می خوانیم اما لطفا از اسم گل اقا و اعضای ابدارخانه سو استفاده نکنید گل اقا ئیان از اول شهریور هیچ فعالیتی در فضای مجازی جز رصد و خواندن و بررسی مطالب وبلاگها ندارند

هرگونه فعالیت گل اقا و گل اقائیان از طریق این وبلاگ اعلام خواهد شد

 

شنبه 5 فروردين 1391برچسب:, :: 2:20 :: نويسنده : گل اقا

ما آمدیم ، در این مدت کوتاه با اینکه از دوری شما بسیار ناراحت بودیم اما بی تعارف بگوئیم حضور در حرم ثامن الحجج بعد از 5 سال ، آنقدر شعف انگیز بود که بر این غم فارغ بیائیم ، در این مدت دوستان نظر دادند که ضمن عذرخواهی از تاخیر در انتشار نظراتشان صمیمانه از آنها تشکر می کنیم.

با توجه به اینکه هر کاری نیازمند برنامه ریزی است و هر برنامه زمان و تایم مخصوص خود را دارد ، لذا دوستان آبدارخانه بر همین اساس وبلاگ را فعال نمودند ؛ برنامه کوتاه مدت ما ، برای بکدوره زمانی " 18 ماهه " تنظیم شده بود ، با هدف برکناری " قفرخان " از قدرت و با شعار " اتحاد اتحاد رمز پیروزی " که به لطف حضرت ولی عصر (عج) و استفاده ازرهنمودات مقام عظمای ولایت و حمایت بیدریغ و پاک و قاطعانه شما این مهم را با رتبه بسیار خوبی به پایان رساندیم

اما از آنجائی که انتخابات را نه پایان راه ، بلکه آغاز راهی مهمتر می دانیم ، برنامه میان مدت را با اجازه ولی نعمتان و صاحبان اصلی وبلاگ با هدف " همبستگی بیشتر مردم و ایفای نقش مردم در توسعه منطقه " در راستای فرمان مقام معظم رهبری در سفر تاریخش اشان به هشترود قرار داده ایم

از امروز همه باید دست به دست هم دهیم و در قبال منطقه احساس مسئولیت کنیم ، یعنی هر هشترودی خود را نماینده بداند ، از امروز کلمه من را از قاموس لغات مشارکتهای اجتماعی و سیاسی خود حذف می کنیم ، امروز منیت ها را بر زمین می گذاریم ، از امروز سهم خواهی هایمان یکی شده و آن یک سهم هم عاید منطقه ما خواهد شد ، از امروز بیائید بیاموزیم که از نماینده نخواهیم که : برای من .... برای پسر من ... برای خواهر من ...... برای دختر من ...... بلکه از او بخواهیم : برای منطقه ما ، برای فرزندان ما کار ایجاد کنید ، برای منطقه ما ......

امروز فارغ از اسمها ، فارغ از چی ایسمها ، فارغ از من ها ؛ با صبر و تامل در رفتارهایمان ، با دقت و صداقت در گفتارهایمان و با پاکی و صفا در نیاتمان و با شعار" اتحاد اتحاد برای توسعه منطقه " هشترودی لایق هشترودیها ، چاراویماقی لایق چاراویماقی ها خواهیم ساخت

از امروز تقسیم بندیها را تمام می کنیم خودیها و غیر خودیها را حذف می کنیم که این تقسیم بندی سرآغاز تبدیل غفار اسماعیلی به قفرخان بود امروز :

هشترود و چاراویماق در حال احتضار است ، امروز یک فکر غلط ، یک رفتار اشتباه ، یک گفتار زشت می تواند منطقه را به نابودی بکشاند. زمان درگذر است بیائید هشترودمان را دریابیم

دوستان و همشهریان عزیز مطابق همیشه " طمعکاران و سالوس صفتان و چاپلوسان " در کمین هستند تا لحظه ای از ما مردم غفلت ببینند و در یک دم که ما مردم از ما بودن غافل شویم و روی به منیت بیاوریم ، آنوقت  دور نماینده منتخب ما مردم چنبره بزنند و مردم را از او دور سازند ، از امروزهمسو و همصدا با نماینده منتخب ، تلاش خواهیم کرد و در راستای همین تلاشمان از وی سوال خواهیم کرد ، انتقاد خواهیم کرد تا هشترود و چاراویماق را به سر منزل توسعه برسانیم

بنابراین با توجه به اینکه مقام معظم رهبری عزیز امسال را " سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه " اعلام فرمودند لازم است که با بازبینی رفتار و افکار خود " حماسه ای دیگر" بیافرینیم و " انقلابی صنعتی و توسعه ای  " در هشترود برپا داریم "حماسه توسعه و پیشرفت هشترود و چاراویماق " حماسه ای با حضور ما مردم ، با بهره گیری از رهنمودات مقام عظمای ولایت و با تلاش و خدمت حاج غلامحسین شیری نماینده منتخب مردم

در این میان ما مردم بارها و بارها و آخرین بار در همین انتخابات نشان دادیم که رهرو ولایت هستیم و بر عهد خود همیشه پایدار می مانیم و رهنمودات رهبری عزیز هم که فصل الخطاب است ، پس لازم است سخنی کوتاه داشته باشیم با دوست عزیزمان آقای شیری :

آقای شیری ما از شما سهممان را می خواهیم ! نه سهم شخصی و فردی ، بلکه سهم مان در قبال پای بندی به عهدمان را ، آقای شیری خواهشاً یک بازبینی در مورد برخی اطرافیان خود بنمائید ، بیشتر نظرات خصوصی این چند روزه در مورد برخی اطرافیان متملق و کار نابلد شماست و نیک میدانید که تملق سرآغاز راه استبداد است .

آقای شیری ما حقی بر شما داریم و شما حقی بر ما ، حق ما بر شما این است که همسو با قانون و همراه با ما برای توسعه منطقه تلاش کنید و حق شما بر ما این است که از شما سوال بپرسیم و انتقاد کنیم

آقای شیری حتما میدانید که سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) فرموده است :

كسی‌ كه‌ تو را دوست‌ دارد، از تو انتقاد می‌كند و كسی‌ كه‌ با تو دشمنی‌ دارد، از تو تعريف‌ و تمجيد می‌كند

و ما مردم چون در عمل به شما ثابت کردیم که دوستان خوبی برایتان بوده ایم برای خود حق انتقاد را محفوظ میدانیم و انتظارمان از شما این است که واکنش تان به انتقادات مردم نه مثل قفرخان " تهدید ، ارعاب ، تطمیع و... " بلکه پاسخ هائی مکفی و متین باشد که اگر این چنین باشد همراه و همصدا و همسویت خواهیم بود در این راه دراز و دشوار و اگر خدای ناکرده برعکس آن باشد

ما را به خیر و شما را به سلامت

دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, :: 22:25 :: نويسنده : گل اقا

يا مقلب القلوب و الابصار

 يا مدبراليل و النهار

يا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الي احسن الحال

سال نومي شود. زمين نفسي دوباره مي كشد. برگ ها به رنگ در مي

آيند و گل ها لبخند مي زنند و پرنده هاي خسته بر مي گردند و دراين

رويش سبز دوباره ... من... تو... ما... كجا ايستاده اييم ؟ سهم ما

چيست؟ ... نقش ما چيست؟... پيوند ما در دوباره شدن با كيست؟

... زمين سلامت مي كنيم و ابرها درودتان باد و ... سال نو مبارك

... چون هميشه اميدوار وسال نومبارك...

با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود ؛ برگی دیگر از دفتر روزگار

ورق خورد ، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد ، سالی دیگر

گذشت ، باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و

شتابان به استقبال بهار میروند تا اندوه زمستان را به فراموشی

سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند وآنگاه سرمست و

با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز

نوروز و جشن شکوفه ها را بر گذار می نمایند

باز سالی دیگر از راه رسید ؛ سالی که فراتر از آرزوها یمان بود ،

سالی بود که بدون هر گونه وابستگی طایفه ای و جناحی ، از پیر و

جوان و زن و مرد،اصولگرا،اصلاح طلب،چپی و راستی ، سنتی و

مدرن و...همه وهمه دست به دست هم دادیم تا قبل از بهار طبیعت و

تحول چهره طبیعت ، ما نیز تفکرات کهنه و متحجرانه حاکم بر

منطقه را عوض کنیم و تبدیل به احسن الحال بکنیم

درست 18 ماه تمام است که با شما بوده ایم،هر چه بدی بوداز طرف

ما بودوتمام خوبی هاونیکی ها ازسوی شما ولی نعمتان وبزرگان

بی غل وغش وصادقانه دراین راه پر فراز و نشیب با هم  آمده ایم

تا به این مرحله رسیدیم

وحالا با اجازه می خواهم دوکلمه حرف حساب امسال رابرایتان بگویم

باردیگرآغازسال 1391هجری شمسی را به همه همشهریان عزیزمان

از محال زنجان تا میاندواب ، بستان آباد و شاهین دژ و مراغه ومیانه

و... تبریک گفته و امیدواریم که سالی پر از خوشی و برکت داشته

باشید و سر سفره های هفت سین همراه با خانواده ساعاتی شاد و با

نشاط را سپری کنید

آغاز سال جدید را محضر مقام معظم رهبری و سایر مسئولین نظام ،

امام جمعه محترم وفرماندارمحترم شهرستان،جناب آقای حاج

غلامحسین شیری نماینده منتخب مردم تبریک می گوئیم

با توجه به اینکه راهی سفر زیارتی هستیم امیدواریم که دوستانی

که از ما کدورتی بر دل دارند ما را حلال نمایند و ان عده دوستان که

میدانستد ما راست گفته ایم وعلیرغم این دانستن ، به ما توهین کردند

نیز، خودشان را حلال کنند .

خدایا  در این سال جدید به ما بیاموز که مسئولیت خود در قبال منطقه

مان را فراموش نکنیم

خدایادراین سال نوبه ما کمک کن که روش انتقاد کردن وخوب شنیدن

را بیاموزیم

خدایا به مسئولین منطقه ما سعه صدر عطا فرما تا هر نقدی را

تخریب نشمارند

خدایا به مردم فهیم و بزرگ هشترود توفیق عنایت فرما تا در این سال

شاهد رشد و توسعه و شکوفائی منطقه باشند

خدایا ما را از شر خشکسالی و دروغ در سال جدید محافظت فرما

خدایا منافقین را در این سال جدید به راه راست هدایت بفرما

خداوندا سایه رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

را برکشورمان ایران مستدام بگردان

خدایا روح شهدا به خصوص روح پر فتوح امام راحلمان را از ما

راضی بگردان

خدایا این مردم بزرگ و فهیم را از ما راضی بگردان و به ما توفیق

عنایت فرما تا خادمانی شایسته و لایق  برای این بزرگان باشیم

خدایالطف این مردم راازسر ما کم نگردان،که خود گواهی که بدون

لطف این مردم ما ذره ای هستیم در برابر عظمت  و شکوهشان 

خدایا شاهد بودی وهستی که این مردم بیشترین لطف و عنایت را در

حق خادمان خودانجام دادندوتوخود گواهی که به شکرانه این نعمت

هر روز تو را شکر گفته ایم وبهترین گواهی  که هیچ مطلبی بدروغ 

ننوشتیم و هر جا اشتباه کردیم عذرخواهی نمودیم ؛ بارخدایا تو شاهد

بودی وهستی که هیچ مطلبی راازروی کین ویا به خاطرنفع شخصی

خود ننوشتیم،بارخدایا توشاهد بودی وهستی که تا امروزهیچ احدی

از کاندیداها و حتی نماینده منتخب ما را نشاخته است ، بار خدایا تو

شاهد بودی و هستی که من گل آقا بارها و بارها اعلام کردم که هیچ

یک از اسامی نام برده شده در این وبلاگ یا وبلاگهای دیگر بنده حقیر

گل اقا نبوده و نیستند

خدایادراین مدت 18 خود شاهدبودی وهستی که چه توهینهاشنیده ایم

وچه ناسزاهائی که به ما شده و می شود اما به یوم این شب عزیز

وبه احترام ولی نعمتان خودازهمه انهاگذشتیم وتونیزازآنان بگذر

خداونداتورابه لحظه آفرینش هستی،به لحظه خلقت بانوی دوعالم ،

قسم میدهیم که از حق آنانی که به دروغ به دوستان و همشهریان

تهمت گل اقا بودن زده اند نگذر

باتوجه به اینکه نیتی ونذری نموده بودیم که اگرخدای بزرگ مدد

نماید وما نیزبتوانیم بعنوان خادم ولی نعمتان خود درایجاد اتحاد

مردم بزرگ ، دردفع افکار متحجرانه از منطقه نقش مفیدی ایفا نمائیم

، امسال بهاررا در خدمت ثامن الحجج باشیم لذا به استحضار عالی

میرساند که ازهمین لحظه که شما این مطلب را می خوانید ما

دوستان آبدارخانه با کسب اجازه از محضر تمامی همشهریان عزیز و

فرهیخته به مدت چندروزتعطیل جهت زیارت وادای نذری به مسافرت

می رویم وانشالله تعالی اگر لطف خدا شامل حال ما باشد ودعای خیر

شما مردم هم بدرقه راهمان از 5یا 6 فرودین ماه امسال با شیوه ای

جدید و روشی جدید و سبک و سیاقی نو در خدمتتان خواهیم بود. 

دو شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, :: 23:45 :: نويسنده : گل اقا

دو روز است که در سطح شهر نشریه ای ناشناس،اما رایگان دست

بدست میگردد که این نشریه یا هفته نامه یا ... بدون هویت است و

حتی یک معرفی از خود ندارد که بدانیم این نشریه ریشه دارد و یا

تنها یک عده  بی فرهنگ و بی ادب دور هم جمع شده اند ، ارتباط

این نشریه با هشترود تنها به خاطر مصاحبه با نماینده منتخب

اقای شیری است و لاغیر

اما این هرچی نامه تنها بدلیل مصاحبه با آقای شیری برای مردم حائز

اهمیت بوده و می باشد چون سایر مطالب آن اخباری بیات و کهنه

است که فاقد وجاهت یک گزارش خبری است و مابقی مقالاتش هم

یک سرقت ادبی و مقالاتی است که متاسفانه مدیر مسئول این نشریه

انقدر بی ادب و گستاخ و وقیح هستند که مقالات و مطالب دیگران را

دزدیده و به نام خود انتشار میدهد بدون انکه به منبع آن اشاره کنند

یا کسب اجازه نمایند.

در حقیقت اینهم نوع جدیدی از راهزنی و سرقت است که متاسفانه با

ساحت مقدس قلم و بدست افرادی بی شخصیت و بی فرهنگ صورت

میگیرد و لازم است اداره ارشاد هشترود سریعا این شگوائیه را به

استان اعلام نماید اما چرا می گوئیم اینها سارق هستند و خبر نگار

نیستند چون :

خبرنگاران افراد شریفی هستند که برای تهیه خبر و مقاله خود زحمت

می کشند واگر در زمانی نیز نیاز به برداشت مقالات افراد دیگر باشد

انقدر شرافت و ادب دارند که ابتدا کسب اجازه می نمایند اما این دزدان

و سارقان قلم وقیحانه و بی ادبانه دست به سرقت مطالب زده اند

بی انکه اجازه بگیرند و یا به منبعش اشاره نمایند

کل این نشریه دو مصاحبه دارد ، یک خبر ورزشی و 5 مقاله و

دو معرفی نامه

که از این 5 مقاله دو عددش مربوط به وبلاگ چاراویماق سسی است

در مورد بازار چاراویماق و دیگری در مورد کتابخانه ، مقاله نقش

بیکاری در افزایش اعتیاد از وبلاگ گل اقا ، مقاله جامعه شناسی

انتخابات از سایت اینترنتی حوزه و مقاله حضرات هم از

سایت خبر انلاین سرقت شده اند ، خبر ورزشی و معرفی کلکسیونر

و پرفسور هشترودی از وبلاگ مهر صباست و در مورد مصاحبه ها

هم حرف زیاد داریم که در ادامه می نویسیم همانطور که می بینید

مسئول و سر دبیر این هرچی نامه (حالا نمی گوئیم هرزنامه تنها به

احترام دو عزیز مصاحبه شونده هست که اگر این دو مصاحبه هم

نبود به هرزنامه بیشتر شبیه بود تا هرچی نامه ) و کارکنانش حتی

لیاقت ندارند یک مطلب وخبرراتهیه کنندودست به کثیف ترین روش

یعنی سرقت متون نموده اند ما متاسفیم که مدعیان و دایه های کار

فرهنگی خود بی فرهنگ ترین و بی ادب ترین و بی فهم ترین افراد

هستند اینان حتی به اندازه نصف این شاغلام مادر مرده بی سواد

هم از خبرنگاری هیچ نمی فهمند و اینان حتی خبر نقار هم نیستند

شاید بتوان به انها خبر نغار گفت . به هر حال امیدواریم که این

بی فرهنگان و بی هویتان دیگر در هشترود پیدایشان نشود تا مردم

را مثلا با چند عکس رنگی بفریبند و برای یک نشریه که سرتا پای

مطالب ان سرقتی است از مردم بنام تبلیغات اخاذی نکنند .

گفتگوباحجت الاسلام جلیل زاده درویژه نامه هشترود چه معنائی دارد؟

با تقدیم احترام و ارزوی موفقیت برای این روحانی جلیل القدرومحترم

هدفمان تنها این پرسش است که مصاحبه آقای جلیل زاده به هشترود

چه ارتباطی داردایشان نه اهل منطقه هستندونه قراراست درمنطقه

ما در انتخابات شرکت کنند (امیدواریم با این کار از ما هشترودیها

نخواهند که بر خلاف ادعایمان درزمان انتخابات بلند شویم و برویم

تبریزو به ایشان رای دهیم )

ما می توانیم سوگند یاد کنیم که این اقای رمضان زاده عمرا حتی

خبرنوشته باشد؟!! چون سوالات انقدر ناشیانه و بچه گانه است

و ضعف خبرنگار آنقدر مشهود است که مصاحبه کننده ها خودشان

برای برطرف کردن نقطه ضعف خبرنگارمجبور شده اند توضیحاتی

ساده بدهند تا حداقل معانی جملات را بفهمد و نا آگاهانه دری وری

ننویسد !!!

این خبرنگارآنقدر ضعیف است که جمله رااز ترکی به فارسی تحت

اللفظی ترجمه کرده است مثلا : در قسمتی از مصاحبه اقای شیری

نوشته است 

.این پیام خوبی است از طرف مردم.در این جا جمله تمام شده است

به زبان مادری اقای شیری گفته اند"بیریاخچی پیامیدی مردومنان"

ومعنی درست ان در ادبیات فارسی و متون خبری این است.این یک

پیام خوبی از طرف مردم است  ........... ولی خبرنغار هرچی نامه

حتی ترجمه را هم بلد نیست در مصاحبه با اقای شیری این خبرنگار

و بعدا هم مدیرمسئول وسردبیرهم درهنگام ویراستاری متوجه نشدند

که جزئی درست است نه جزعی و ضمنا جزء است نه جزو 

 

و از آقای شیری هم گله داریم که خواهشا با نشریات معتبر و صاحب

قلم وفرهنگی وسالم مصاحبه کند نشریات محلی خوب درهمین شهرو

استان ما زیادهستندکه هم نشریاتی وزین هستندوهم حداقل حرفهای

مصاحبه شونده را درست ترجمه می کنندتامعانی ونحوه گفتارعوض

نشود

امیدواریم که کارکنان این نشریه هم یارسما ازمردم هشترودبه خاطر

این اقدامات ضد فرهنگی و وقیح عذرخواهی کنند

 

دو شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : گل اقا

یکی از راههای تهاجم فرهنگی دشمن گسترش اعتیاد به مواد مخدر است متاسفانه درسالهای

اخیر به مختلف این بلای خانمانسوز در شهر ما نیز رو به گسترش و فزونی نهاده است در این

مقوله ما نگاهی اجمالی به برخی از عوامل اصلی گسترش مواد مخدر و همچنین به بررسی نهاد

ها و ادارات مربوطه و ذیربط در حد توان و اطلاعات خود خواهیم پرداخت

از جمله عوامل موثر و شاید اصلی ترین عامل بعد از بنیان خانواده در گسترش اعتیاد به مواد

مخدر در جامعه ما معضل بیکاری است ، معضلی که بنا به نظرکارشناسان با افزایش اعتیاد به

مواد مخدر رابطه مستقیم داشته و هر چقدر بیکاری افزایش می یابد به نسبت آن اعتیاد به این

بلای خانمانسوز نیز افزایش می یابد

امروز شهرستان ما متاسفانه بدلیل داشتن آمار بیکاری بالا ( شاید حتی از سطح کشور نیز

بالاتر ) و از طرفی با قرار گرفتن در مسیر ترانزیت این سودای سیاه و از طرفی عرضه سهل و

نسبتا آسان در معرض تهدیدات قرار گرفته است ؛ سرخوردگی جوانان ما بخصوص قشر

تحصیلکرده از نبود امکانات کارو به نوعی احساس سرباری به خانواده وعدم اشتغال به خاطر

تبعیض و باند بازی از بستر های مناسب گسترش اعتیاد است که از سوی مسئولین نادیده

انگاشته شده و تنها با این بلای خانمانسوز بعنوان جرم برخورد می شود و عملا هیچ کار

فرهنگی اساسی درشهرستان ما در این خصوص انجام نشده است و بهمین دلیل علیرغم تلاش

شبانه روزی و صادقانه پرسنل زحمتکش نیروی انتظامی شهرستان این معضل ریشه کن نشده

است چرا که سایر ادارات مربوطه به وظایف خود عمل ننموده و نیروی انتظامی در مسیر این

مبارزه تنهاست و تنها نقش بازدارنده کوتاه مدت را ایفا می کند  

بعد از مسائل کلی کشوری و حتی بین المللی متاسفانه اصلی ترین مقصر دراین افزایش اعتیاد

نمایندگان ادوار مختلف هشترود در مجلس با عدم ایجاد صنایع مادر و زمینه مناسب اشتغال ،

باند بازی و رابطه بازی ، استخدام های سفارشی و ....... می باشند که متاسفانه تنها بصورت

شعار گونه درزمان انتخابات وعده های سر خرمن میدهند و سال به سال دریغ از پارسال

اما ادارات مربوطه مانند شبکه بهداشت و بهزیستی نیز در این وادی کم مقصر نیستند ؛ این

ادارات متاسفانه هیچ برنامه عملی و مناسبی برای پیشگیری و درمان و مشاوره ( با لحاظ

اینکه پیشگیری بهتر از درمان است ) نداشته اند ؛ حتی یک مرکز مشاوره درمانی مناسب ،

یک مرکز ترک اعتیاد دولتی ، یک کمپ مخصوص در این شهر وجود ندارد و تنها مرکز اعتیاد

درمانی این شهر خصوصی بوده است که علیرغم اینکه می شود از ایشان به خاطر این تلاش

تقدیر نمود ولی متاسفانه مدیر مرکز محترم بیشتر از مشاوره روی به دارو درمانی آورده و به

نوعی از این راه تجارت و کسب درآمد می کنند که غالبا هزینه های مرکز خارج از توان معتادان

در حال ترک می باشد

آنچه دراین وادی قابل تقدیر و تشکر است تلاش عده ای از معتادان ترک کرده در انجمنی به نام

NA است که تنها راه درست ترک ومشاوره آنهم بصورت رایگان در شهرستان بوده و

امیدواریم نهادهای دولتی با حمایت از این انجمن گمنام اما موثر، گامی اساسی در رفع این بلای

خانمانسوز در منطقه بردارند .

یک شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 23:35 :: نويسنده : گل اقا

امروز برای اولین بار شاهد یک معارفه خوب در هشترود بودیم که

از چند لحاظ قابل بررسی است :

نداشتن طمع وآزقدرت درریاست تامین اجتماعی هشترود برخلاف

آقایان  صلاحی و شاهی :

اقای میرزائی رئیس غیر بومی اما مردمی و قانون مدار بیمه تامین

اجتماعی ، که اتفاقا از معدود مدیران غیر بومی لایق در شهر ما

بودند بازنشسته شدند و بدون هر گونه تلاشی با صداقت و معرفت از

کار کناره گیری نمودند وصندلی و میزرا به فرد جانشین تحویل دادند

همراه با گرامیداشت این حسن نیت و تفکر انسانی آقای میرزائی ،

از زحمات چندین ساله ایشان در شهرمان تقدیر و تشکر می کنیم

انتخاب تعهد ، تخصص ، بومی گرائی با رویکرد شایسته سالارانه

انتخاب بجا و شایسته فرزند برومند کوی علم و ادب هشترود ،

حاج نادر سلمیانی عزیز را که در راستای تفکر جدید شایسته سالاری ،

بومی گرائی و استفاده از فرزندان متخصص این منطقه صورت گرفته

است را ، به ساحت مردم عزیز منطقه ، کارمندان محترم اداره تامین

اجتماعی هشترود و علی الخصوص شخص حاج نادر سلیمانی

تبریک می گوئیم

از امام جمعه محترم شهرستان ونماینده منتخب دوره نهم و فرماندار

معززکه با حسن تدبیر واحترام به مردم درانجام این معارفه وانتخاب ،

نقش مردمی وقانونی خودراایفا نموده اند نیزتقدیر وتشکر می نمائیم

بی شک در آستانه بهار و تحول در طبیعت ، انتخاب شایسته و

سزاوارانه این فرزند لایق بومی و متخصص متعهد به ریاست اداره

تامین اجتماعی بهترین هدیه و عیدانه به تمامی اقشار مردم

بخصوص بیمه شدگان تامین اجتماعی می باشد .

گل آقا بار دیگر انتخاب کاملا شایسته را به حاج نادر سلیمانی

عزیز تبریک گفته و امیدواریم با شایستگی و کاردانی که از

این عزیز لایق سراغ داریم با تحولی در سیستم اداری "

بخصوص برخی کارمندان که گاها مردم را سرگردان می نمودند "

بیش از پیش در راستای خدمت به ولی نعمتان خود پیروز و

موفق باشد . 

 

شنبه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 23:17 :: نويسنده : گل اقا

دانشگاههای هشترود و وضعیت اسفناک حال حاضر آنها بخصوص در دانشگاه آزاد اسلامی یکی از مهمترین دغدغه های حال حاضر دانشجویان و دانش اموزان متوسطه می باشد دانشگاههایی که بدلیل رفتار غلط مدیران گذشته و بخصوص به سبب تقریبا غیر دولتی بودن دانشگاه آزاد، اعمال نفوذهای بی اندازه در جابجائی اساتید وکارمندان و.... ، تقریبا به حال احتضار در آمده است .

دانشگاه پیام نور اما نسبت به دانشگاه آزاد وضعیت بهتری دارد هرچند در حالت کلی وضعیت آن دانشگاه هم مورد تائید نیست

یکی از اساسی ترین و مهمترین ضعفهای وارده به دانشگاههای هشترود ، هئیت علمی این دانشگاههاست بخصوص در دانشگاه ازاد که تاسف بار است هئیت های علمی ناکار آمد وگاه بدون تخصص که عمدتاً از طریق رابطه بازی بر این مسند در حالی تکیه زده اند که تحصیلکردگان بومی و شایسته و با مراتب علمی بالاتر، حتی حق تدریس در دانشگاه ازاد را ندارند . اعطای درس های غیر تخصصی به افراد صرفا بدلیل رابطه و.... بخصوص در دانشگاه پیام نور بیداد می کند .انتخاب مسئولین اساتید ضعیف و در حد یک مبصر کلاس به سمت حساس مسئول اساتید و از طرف دیگر حضور برخی کارمندان سفارشی که مهمترین تخصصشان نیش باز تا بناگوش در مواجهه با دختران غیر بومی دانشگاه هاست خود معضل عمده دیگری در دانشگاههای هشترود است .

نمی خواهیم زیاد وارد جزئیات شویم که قبلا در خصوص وضعیت دانشگاه ازاد و پیام نور و ضعف مدیران هر دو دانشگاه به حد وفور سخن رانده ایم اما برای اینده چه باید کرد ؟

مهمترین اقدام برای بخشیدن جانی مجدد به دانشگاهها انتخاب روسایی لایق و شایسته و بومی است در مرحله دوم انتخاب هئیت علمی کارامد با رویکرد بومی گرائی و شایسته سالاری ، انتقال یا تغییر پست برخی کارمندان معلوم والوضعیت ، تجهیز امکانات دانشگاهی از دیگر اولویت های این روند باید باشد .

در ادامه بایست برخی رشته های در پیتی که بیش از حد نیاز منطقه و حتی شاید به اندازه کل استان در هشترود تدریس می شود حذف و به جای انها رشته های کاربردی مانند رشته های کشاورزی "علیرم کشاورز خیز بودن منطقه تا کنون هیچ رشته ای در این خصوص در منطقه ایجاد نشده است " ، رشته های علمی و فنی و .... که سطح امکان پذیرش دانشجویان غیر بومی را افزایش میدهد ضروری و اجتناب ناپذیر جلوه می دهد .

امیدواریم که نماینده محترم دوره نهم و مسئولین ارشد استانی به این مهم با دیده اورژانسی نگریسته و با تغییر تفکر مدیریتی در این دو دانشگاه باعث شود که بار دیگر دانشگاههای هشترود رونق و صفای گذشته را بدست اورند

 

چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : گل اقا

یکی از بحثهائی که امروزه خیلی جدی در شهر ما مطرح است ، بحث

تعویض یا ابقا مدیریت هاست،متاسفانه ازدیربازمد شده است که وقتی

نماینده شهرستان ما عوض می شود همراه با عوض شدن این فرد ،

مسئولین نیز فله ای و کیلوئی عوض می شوند!منکر این نیستیم که

مدیران ارشدحق دارند برای همراهی وهمفکری خود ترکیبی همگون و

همفکر را برای خود انتخاب کنند،ولی انتخاب فله ای یا عزل فله ای ؟

به چه قیمتی ؟

با یک مثال ، بهتر به مفهوم این موضوع پی میبریم،حضرات شاهی

وصلاحی وملک زاده واحمدیان ومحمدی واحمدپورو خانم بهروزی

و... مدت طولانیست که در ادارات هشترود بعنوان رئیس یا سرپرست

فعالیت می کنند وبی شک دراین پروسه کاری خوداقداماتی داشته اند

مفید یا غیرمفید بماند؟!به نظر شما آیا درست است که فردی بیاید و

8 سال مدیر باشد و هرکاری دلش خواسته انجام بدهد و وقتی تیرش

به خطا رفت و نماینده اش انتخاب نشدباتقاضای انتقال فوری و یا

تغییرتوسط نماینده جدیدبرودیک شهردیگرو یا یک پست بالاتر در

اداره کل گرفته و خوش بگذراند و به ریش مردم و نماینده منتخب

مردم بخندد که دیدید کلی کیف بردیم و آخرش هم زدیم و بردیم و

در رفتیم ،

طی صحبتهایی که در سطح شهرستان با برخی افراد نزدیک به

نماینده جدید هشترود داشتیم از یک نوع تفکر و اندیشه های

آقای شیری بسیار خوشمان آمد و بد ندیدیم که برای حمایت

از این تفکر وگسترش آن این دست نوشته را بنگاریم .

این تفکر این است که فعلاً هیچ مدیری نباید عوض شود و هیچ

مسئولی حق انتقالی نداشته باشد تا توسط گروههای بازرسی و

نظارتی که هماهنگ می گردند تا به حساب و کتاب و عملکرد

آنان در قبال منطقه و بیت المال رسیدگی شود و در همین راستا

تا امروز جلوی چند انتقالی که بعد انتخابات داده شده است و چند

معارفه برای تعویض مدیران که یکی ازانهاهم آقای صلاحی میباشد

گرفته شده است .

با این لحاظ ما از این تفکرو اندیشه نو و قانونی حمایت می کنیم تا

باعث شود که :

الف : روسای قبلی پاسخ گوی عملکرد خویش و نهاد تحت مدیریت

خویش باشند ، اگر کار بر اساس ضوابط و قانونمدار باشد از آنها

تقدیر شود و پستهایشان ارتقا یابد

ب : اگر اینان در این مدت روابط را برضوابط ترجیح داده و فکر

می کنند که می توانند ماست مالی کنند و در بروند،شناسائی شده

و به مراجع ذیصلاح و قانونی معرفی گردند تا حقی از مردم تضعیع

نشود  حتی معاونان و کارمندان مثل مسئول اموزش ومسئول اموال

و ..... نیز باید در قبال رئیس جدید پاسخگو باشند

یعنی چه که هنوزفلانی نماینده نشده اقای اسیابی خانه اش را

فروخته و فوری انتقالی داده که فرار کند انشاالله با این تفکر جلوی

این انتقالی ها و این فکر که مدیریت درهشترود راحت است گرفته

خواهد شد و هر مسئولی برای قبول کردن پست ومقام درهشترود یا

با برنامه می اید و خدمت می کند و یا جرات نمی کند که با گرفتن

مقامی فراتر از لیاقت وشان و رتبه اش حقوق مردم شهرومنطقه ما

را تضعیع کند و بریشمان بخندد که عجب مردمانی ساده ای بودند

8 سال رئیس اموزش و پرورش شدم و ماهی سه - چهار میلیون

حقوق گرفتم و آخرش هم خیلی راحت آمدیم ، خانه تا درامد هشترود

را خرج کنیم

بعنوان مثال اقای اکبر پور( ناصر خان ) باید جوابگوی آن خانم معلم

محترمه ای باشند که به خاطر لجاجت و عناد و تنها به خاطر اینکه

هم عقیده نبوده اند در وسط سال به یک روستای دور افتاده تبعید

می شود و در همین راه خانه نشین می شود و الان دارد بدبختی های

خود را می شمارد و حالا فکر کنید اقای اکبرپور بهمین راحتی با آن

مدرک مدیر کاروان فرهنگی که گرفته است برود و خوش بگذراند ؟

و کسی هم ککش نگزد و بعد هم مدیری جدید و دورانی جدید و همان

اش و همان کاسه ؟

بار دیگر از این تفکر قانونی که در راستای بعد نظارتی نمایندگان بر

قوه مجریه است تقدیر و تشکر می نمائیم و بدینوسیله حمایت قاطع

خود را از این حرکت انسانی و مردمی و قانونی اعلام میداریم و تا حد

توان و تلاش خود برای ارسال مستندات و مدارک موجود اقدام

خواهیم نمود و از مردم هم درخواست داریم که شکوائیه ها و

مستندات خود را به دفاتر بازرسی کل کشور در استان و دفتر

نماینده منتخب دوره نهم مجلس در هشترود ارسال دارند تا انشالله

حقی از مردم و بیت المال هشترود تضعیع نگردد.

به امید روزیکه هر فردی جرات نداشته باشد بهمین راحتی پست

مدیریت را در هشترود برعهده بگیرد ، مدیرانی که با وانت بیایند

و....

GetBC(78);

سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : گل اقا

دیروز بی بی گل بانو،بچه گل آقا،گلنسا جون،گل دختر بچه،

شاغلام ، ممد صادق و عیال ممد صادق ، ایادی و متعلقه ،

روح خان و بانو یانگوم و القصه ، همه حضرات آبدارخانه

معظم سلطان الطنز، فخرادبیات، شیخ السخن، شهریارشعر،

جنت مکان خلداشیان  ، بنده گل آقا ، دست به یکی کردند که

عصر چهارشنبه سوری است و باید ما را ببری جنگ شادی

شهرداری !!!! تا از امکانات و خدمات رفاهی که این عزیزان

زحمتکش و دلسوز برای شهر در راستای شاد نمودن مردم

و با نشاط کردن فضای جامعه ایجاد نموده اند استفاده ببریم 

و بعد هم به بنده کلی انتقاد کردند که:این بیچاره ها اینقدر به

فکر مردم هستند !!!!!! آنوقت تو بدبخت گل اقای خیر ندیده ی

عقده ای و حسود ، هی بشین زیرآب شهردار را بزن ، خاک بر

سرت اگر ما را نبری جنگ شادی ، از آنجائی که بنده شدیدا

به دموکراسی و مردمسالاری پای بند هستم و بسیار زن

ذلیل می باشم ، ناچاراً مجبور به اطاعت شدم و نیسان مدل

57 توپ طلای بنده را مزین به چادر ومفرش به موکت گردید

و بلانسبت شماها عینهو اون .... 20-30نفری سوارپشت

نیسان شدند و مابقی ما هفت نفر هم به صورت افقی و عمودی

و دراز کش و ایستاده و خوابیده سوار جلو نیسان شدیم و با

کمک همسایه مشدیمون درب را بزور بستیم ومتعلقه بنده  

فرمودند گل اقا حرکت کن ،  گفتم شاغلام کلاج را بگیر، ممد

صادق دنده را جا بزن ، ایادی گاز بده ، روح خان فرمان را کمی

به چپ بگیر!! آها خوبه برو و اینطوری راه افتادیم تا رسیدیم

به فلکه فرمانداری ،

شورای محترم وشهرداری عزیز و نمونه  میدان را مزین کرده

بودند و وسط فلکه وسایل استاندارد ترقه بازی و فشفشه و

.... آماده بود ، همراه با یک گروه ارکستر محلی با سازهای

محلی ، برنامه شروع شد و مردم دسته جمعی همراه با موسیقی

اصیل آذری بیکلام که توسط گروه نواخته میشد و آتیش بازی و

ترقه پرانی و فشفشه بازی به شادی و تفریح پرداختند و از

روی آتیشهای مخصوصی که توسط شهرداری در ظرفهای

مخصوص تهیه شده بود می پریدند و شعر مخصوص ان را باهم

می خواندند :  آتیل ماتیل چرشنبه          بختیم آچیل چرشنبه

یک ساعتی گذشته بود که یک شیر پاک خورده ای از این ترقه

های غیر استاندارد که در شهرهای دیگر در خیابانها و کوچه ها

می اندازند و مردم را اذیت می کنند ، پرتاب نمود و آن ترقه لعنتی

هم فرتی آمد و افتاد روی پیراهن بنده ، در یک آن پیراهن بنده اتیش

گرفت و دوستان برای کمک ریختند سرم با مشت و لگد و فوت

و .... سعی نمودند آتیش را خاموش کنند ؛ به علت هیاهوی

زیاد و شلوغی ایجاد شده ، شهردار محترم بهمراه نیرویهای

انتظامات شهرداری آمدند طرف ما ، تا چشم شهردار به بنده ی

ظل السطان خداشیان افتاد فرمود : دروبلاگت از ما می نویسی

و حالا هم چشمت برنداشت یک خدمتی به مردم بکنیم !!! دندنت

نرم و چشمت کور ، بعد رو به همراهان نمود این آقا را به جرم

اختلال در جنگ شادی و نشاط و تفریح مردم دستگیر کنید

تا فردا با یک شکایت کت و کلفت تحویل مقامات قضائی بدهیم

شرش از سرمردم کم بشه !!!

برای همه همشهریان عزیز مان آرزوی زندگی شاد و با نشاط

توام با رفاه و آرامش داریم .

                          چهارشنبه سوریتان مبارک .

حرمتلی و سایقیلی وطنداشلاریم ، ینی ایلین یاخیناشماقین وچرشنبه

اخشامینی تبریک ائدیریک  و سیزلره شاد و گوزل یاشاییش ارزی

ائدیریک ، شاد یاشایین ، موتلو یاشایین.

دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 23:34 :: نويسنده : گل اقا

اعتیاد این بیماری خانمانسوز ، یکی از ابزارهای تهاجم فرهنگی برای

ازپای درآوردن جوانان کشورمامی باشد،از آنجائیکه منطقه محروم ما

هشترود نیز دراین دایره می گنجد سعی خواهیم نمود به بررسی علل

افزایش اعتیاد در منطقه و تلاشهای انجام شده در مقابله با آن بپردازیم

آنچه که مسلم است بیکاری و محرومیت منطقه تاثیر اولیه و بسزائی

درسرخوردگی و افسردگی و گرایش به مواد مخدر درمنطقه ما دارد ،

نیروهای جوان و تحصیلکرده وقتی پای به بطن جامعه میگذارند با

واقعیتی تلخ روبرو می شود نبود کارو تقاضای بسیار از طرفی بدلیل

کوچک بودن منطقه نگاههای معنی دارهمسایه هاوبرخی ریش سفیدان

محترم که فکر می کنند کار ریخته و بچه همسایه عرضه کار کردن

ندارد و هزینه های سرسام آور زندگی وفشار خانواده باعث می شود

که جوان در یک بن بست روحی قرار گرفته و در همین مرحله

است که سوداگران مرگ از طریق افراد آلوده و مبلغ خود دست به

شکار این عزیزان می زنند و اینجاست که نقش خانواده و دوستان و

صد البته جامعه نمود می یابد .

متاسفانه از قدیم الایام بودند کسانی که به مصرف مواد مخدردر

هشترود معروف بوده اند ، حاجیان و بزرگانی که در زمان طاغوت

در مصرف تریاک شهره شهر بودند، اما هرچه بود در همین بزرگان

خلاصه میشد تا زمانی که تقاضای کار در منطقه زیاد شد و ناتوانی

مسئولین وقت در ارائه خدمات کار به جوانان بر این امر دامن زد

همزمان ورود مواد مخدر صنعتی و راحت مصرف مثل هروئین و

شیشه و کراک و...توسط افرادی مانند ن و ص و ح در منطقه باعث

شد که جوانان به مصرف این مواد در ظاهر شادی اور و در باطن

مخرب ومرگ بارروی بیاورند.علیرغم تلاش صادقانه پرسنل نیروی

انتظامی در برخورد با موادمخدرمتاسفانه به دلیل درمسیر ترانزیت

قرارگرفتن هشترود وفور مواد مخدر بسیار وحشتناک می باشدالبته

ناگفته نماند که در مقایسه با شهرهای دیگر و همجوار هشترود و

بخصوص چاراویماق در این زمینه بسیار پاک تر می باشد .

امروزه عمدتا مصرف مواد مخدر در هشترود تریاک می باشد و بندرت

شیشه و کراک و هروئین در سطح شهر هویداست و از این بابت باید

به خاطر کوچکی شهر خوشحال باشیم که جلوی برخی زیاده روی ها

را گرفته است،خوشبختانه نبود اشتیاق و پرونده مواد مخدر برای

بانوان هشترودی درمقایسه با کشور که تقریبا 10درصد معتادان

کشور را بانوان تشکیل می دهند خود یک مژده و خبر مسرت بخش

است که امیدواریم خانواده های محترم و مسئولین شهر با تدابیر لازم

سعی در حفظ روند فعلی پاکی خواهران و بانوان عفیفه و مومنه

هشترود بنمایند

اما نیروی محترم انتظامی هم لازم است که در یک طرح ضربتی و

اساسی برخی سوداگران مرگ راکه به راحتی آب خوردن در

مغازه ها و خیابانها اقدام به پخش این بلای خانمانسوز می کنند

را دستگیر و سطح شهر را پاک نمایند

از طرف دیگر مسئولین عالیرتبه و بخصوص نماینده دور نهم باید

تلاش جدی برای ایجاد کار و اشتغال را فراهم اورد تا بعد از پاکی

این بیماران با حضور در عرصه های کار و تلاش دوباره به همان

حالت قبلی برگردانده نشوند

بهزیستی محترم نیز لازم است که با افزایش کلاسها و برنامه و

همایشها و .... در راستای آگاهی نسل جوان و مبارزه با .

این بیماری خانمانسوز اقدامات لازم رابعمل اورد

به نظر ما ، اعتیاد یک بحثی است که یک همت منطقه ای و تلاش

مضاعفی را از طرف همه نیروهای دولتی و مردمی طلب می کند ،

اینکه فقط بنشینیم ونیروی انتظامی را مقصر بدانیم اصلا درست

نیست برای اینکه نیروی انتظامی تنها می تواند برخورد داشته

باشد در حالیکه بیماری اعتیاد نشان داده است که دراثربرخورد

گسترش می یابد ما معتقدیم که بایست همه ما مردم دوشادوش

مسئولین دولتی یک کار فرهنگی را شروع نمائیم و با روشنگری

واگاهی سازی ونگاه بیمارگونه به افراد معتاد"نه نگاه مجرمانه"

سعی کنیم که منطقه خود را بتدریج از تیررس این بلای خانمانسوز

دور نگه داریم هرچند حتی در خوشبینانه ترین حالت هم جامعه عاری

از مواد مخدرمتصور نبوده و نخواهد بوداما می توانیم با همتی دسته

جمعی در کاهش اثرات مخرب این بیماری جانسوز در منطقه موثرباشیم .

برخی دوستان مصر بودند که اسامی برخی فروشندگان مواد مخدر

ویا نوشتاری تندعلیه ستاد مبارزه با مواد مخدر برشته تحریردرآید،

اما ما معتقدیم که فروشندگان مقصرین اصلی نیستند !!! چرا که تا

زمانی که تقاضا باشد ، بی شک بازار فروش هم مهیا خواهد بود

و اسامی تنها در گذر زمان فرق خواهند نمود . در یک بررسی

اجمالی در نامهای فروشندگان مواد مخدر می بینیم که در ادوار

مختلف کسانی آمده اند و بعدها توسط نیروی انتظامی  دستگیر

هم شده اند ، ولی به لحاظ اینکه تقاضا قطع نشده است کس یا

کسانی دیگری جانشین فروشندگان قبلی شده اند ، لذا خواهشمندیم

که از نام بردن افراد در بخش نظرات خودداری نمائید که حذف

خواهد شد و سعی کنید نظراتی راهگشا در مبارزه با این بیماری

ارائه نمائید نه اینکه بهانه و دستاویزی برای تخریب و نابودی

یک خانواده و یا ....... 

ازطریق این سایت در مورد اعتیاد و مواد مخدر بیشتر بدانیم

یک شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 23:24 :: نويسنده : گل اقا

امیدواریم فارغ البال از سمت بازرسی انتخابات و بحث انتخابات

نشسته باشید و بدون ذره ای فکر به این مسئله که کاندیدای شما

برنده شده یا کس دیگری ، تنها به فکر خدمت به مردم و شهر بوده

باشید ؛ طبق معمول هر ساله اندکی ماسه و قیر و کمی هم پالچیق در

دست گرفتید و چاله و چوله های شهر را مرمت نمودید !!! دستتان هم

کلی درد نکند ، بقول برادران اخراجی ایول ایول ،

اما آقای شهردارعزیز آرزومندیم (خوب آرزو برجوانان عیب نیست )

که برخلاف سالهای گذشته ، سال بعد در خصوص برخی مسائل علی

الخصوص آسفالت خیابانها وکوچه ها جدی عمل نمائیدتاخدای ناکرده

سال بعد زمستان هم مجبور نشوید دست به مرمت بی بدیل و خلق

الساعه بزنید .

شهردار عزیز،فرهنگیان به حد کافی در پای تخته سیاه،گچ و گرد گچ

تنفس می نمایند و آنقدر هست که دل شما به رحم آید و با اصلاح راه

شهرک فرهنگیان وضعیت فازدوم این شهرک ، زحمت کشان عرصه

تعلیم و تربیت راازتنفس گردوخاک معابرنجات دهید و مطمئن باشید

آنقدرمتواضع وبزرگوارهستندکه حتی برای این ادای وظیفه شما باز

رهین منت شما خواهند بود .

سید علی خان موسوی دامت برکاته ، اهالی با صفا و پاک سید درسی

را دریابید ،مبادا فقط در آستانه انتخابات آنها را جدی بگیرید و بعدش

هم به بوته فراموشی بسپاریدشان که شاید در کلبه آنها رونق

بالانشینان نباشد اما بی شک صفا و صمیمیتی که در آنجا هست

بی نظیر است 

جناب آقای شهردار عزیز این اهالی با صفا از شما لونا پارک و ...

نمی خواهند هر آنچه آنها می خواهند اصلاح راه قبرستانی که وادی

شهدا نیز هست و ریختن یک ماشین آسفالت در آنجا ثواب اخروی

هم دارد ، ایکاش از آن بیست دستگاه مینی بوسها که بذل فرمودید

یکی هم اختصاص میدادید به این محله که خط واحدی باشدبرای این

همشهریان عزیزمان که ازنداشتن وسیله حمل و نقل در رنج وعذابند

؛ مطمئن باشید که دعای خیر آنها بسیار مطلوب تر از دعای خیر من

گل اقا می باشد و آه و ناله آنها بسیار خانمانسوز تر از هر نفرینی

باری امیدواریم که در سال 91 به جای پرداختن به زمین گلف و

کارهای تبلیغاتی روی مسائل ساده ، اما مهم برای شهروندان تمرکز

نمائید!! تا هم خیر دنیا ببرید و هم توشه آخرت

1- اصلاح فضای سبز شهری و اصلاح وضعیت فلکه های میدان

پرچم و جانباز و فلکه میدان محله سرهنگ باغی و .....

2-  اصلاح وضعیت آسفالت معابر و خیابانها بخصوص تکمیل

سریعتر خیابانهای دانشگاه به بیمارستان ؛ دانشگاه به شهرک

شهریار ؛ دانشگاه به گنجینه کتاب که در امر تسهیل ترافیک

بسیار موثر خواهد بود

3-  اصلاح راه شهرک فرهنگیان از مسیر پشت بیمارستان قدیم

و راه فرهنگیان فاز دوم و راه شهرک شهریارومحلاتی وسرهنگ

باغی وخیابان تازه جنب حسینیه آل طه و مسیر خورجستان

4-  اصلاح وضعیت تاسف بار ورودی های شهر از طرف گنجینه

کتاب ومراغه و خورجستان و قره چمن

5-  تکمیل طرح میدان مسجد جامع گنجینه کتاب و اختصاص یک

ایستگاه تاکسی در انتهای این کوی علم و ادب برای خدمات بهتر

به مردم فهیم این محله

6-  ایجاد سریع  پارکینگ شهری در خیابان اصلی با تعامل با

مخابرات و گاراژهای خالی در سطح شهر

7-  ایجا د تابلوهای اعلانات مناسب در سطح شهر برای نصب

اعلامیه ها و آگهی ها با هدف پاک نگاه داشتن سیمای شهر

8-  استفاده ازهنرمندان بومی با تعامل بهر ه برداری تبلیغاتی که

می توانید با تعامل رایگان هم باشد برای پوشش هنری و نقاشی

نشاط آور و شاداب سازی دیوارهای حاشیه خیابانها

9-  رسیدگی به وضعیت پارک بانوان " قول داده اید پارک خیابان

شهید بهشتی شمالی پارک بانوان می شود " با توجه به تکمیل

بوستان نماز لازم است که برای رفاه حال خواهران و مادران و

بانوان عفیفه و مومنه هشترود هر چه سریعتر به این امر اقدام

ورزید تا خدای ناکرده فکر نکنیم درآن روز می خواستید برنداشتن

دیوارها را توجیه کنید

10- ....

اعضای محترم شورای شهر وبخصوص شما آقای طاهری دوست

گرامی آقای شیری ؛ امروز برهمه شما واجب و تکلیف است که فارغ

از هردید سیاسی و جناحی با حمایت ازشهردارمحترم درارائه خدمات

بهترومفید به این مردم پیشقدم شوید وبدانیدکه بهترین کارنامه برای

دوره آتی شوراها،زیبائی چهره شهروخدمات بهتر برای مردم خواهد

بود نه شعارهاووعده هاونامه های بی اثر به این جا و آن جا صرفا

برای مانور تبلیغاتی !!!!

ایمان بیاورید که ما مردم به باور رسیده ایم که با اتحاد و وحدتمان

می توانیم هر فرد بی کارنامه ای را کنار بگذاریم .

به هرحال هم شما اعضای محترم شورا و هم شما آقای شهردار عزیز

تنها یکسال فرصت دارید " زمان انتخابات شوراها " که تجدیدیهایتان

در 5 سال گذشته را با تبصره لطف ومهرومحبت مردم تبدیل به نمرات

قبولی نمائید وگرنه شما هم راه مردودی ها را خواهید رفت

 

جمعه 18 فروردين 1390برچسب:, :: 18:9 :: نويسنده : گل اقا

سالها قبل وقتی با بی بی گل بانو ازدواج کردیم و اوردمش به خانه جدیدم به رسم سالروز اولین تولدش بعد ازدواج در حیاط بزرگ خانه امان یک نهال درخت افرا کاشتیم و اسمش را هم اون موقع جوان و احساسات عاشقانه داشتیم هم من هم بی بی گل بانو بله در طراوت جوانی اسمش را گذاشتیم خانم بهار اخه اسم اصلی بی بی گل بانو بهاره بله و سالها ان درخت  با ما رشد کرد و بزرگتر شده و برگهای سبزش سایه حیاط خلوت ما و حتی همسایه بغلی مان بود نمیدانم کدام شیر پاک خورده ای به بی بی گل بانو مثلا هرس یاد داده بود هرسال در تابستان سرکار علیه یک ساطور اشپزخانه که بی شباهت به تبر نیست برمیداشت و تمام شاخ وبرگهای جوان و سبز خانم بهارمون را به اسم هرس و اصلاح قطع میکرد 

امسال هم بر اساس همان سنت قدیمیون کمی وسایل و تنقلات برای خودم و بی بی گل بانو و کمی کودبرای خانم بهار تهیه کردم که مثلا سالگرد بگیریم وارد خانه که شدم دیدم بانو باز هم همان تبر معروف " ساطور اشپزخانه اش " دستشه و میخواهد دوباره قطع کند شاخه های سبز و بهاری خانم بهارمون را که یواش یواش در استانه باز کردن چتر زیبا و سبزش برای سایه افکنی بود دیگر خونم بجوش امد بطرفش رفتم و با زور و زحمت اخه بی بی گل بانو تکواندو کاره ساطوره را از دستش گرفتم و داد زدم چی میکنی بانو " شما بخوانید خواهش کردم چون بنده کمی زن ذلیلم " گفت دارم هرسش می کنم گفتم بانوی عزیزم این درخت ها را هرچقدر بیشتر هرس کنی بیشتر به شاخ و برگش افزوده میشه هرس راهی داره زوری که نیست گفت پس باید از ریشه درش بیارم گفتم اخه این درخت که سایه حیاط خلوت ماست یادگار جوانی ماست و حتی گاهی برای رختهای شسته ات اویز شده و هر سال با گلهای زیبایش شاد شده ایم چرا باید قطع شود گفت خوب تا امروز خوشم میامد از امروز خوشم نمی یاد باید قطعش کنی گفتم بانو همه دارند نهال میکارند حتی دیدی که رهبر عزیزمون هم درختکاری را عزیز داشتند و خودشون شخصا درختکاری فرمودند که طبیعتمون سر سبز بشه و سایه و طراوت سبزی همه جا را بگیرد تو حالا میخواهی درخت سر سبز به این بزرگی و محکی را قطع کنی نمی گی مردم و همسایه ها به این کارت میخندند

بی بی گل بانو که گویا عنادش گل کرده بود ساطور را از دستم قاپید و با چند ضربه کاری دوباره تعدادی شاخه های زیبا و سبز درخت را بقول خودش هرس کرد و گفت دیدی حق با منه دیگه خیلی بزرگ شده و جای منو تو حیاط میگیره با کمی هرس درست میشه و با اقتدار رفت تو خونه

من مانده بودم و بهار بانو که در استانه سر سبزی طبیعت باید شاهد قطع شاخه های نو و سبزش می بودم و اگر طرف بی بی گل بانو نبود حتما طلاقش میدادم

بهر حال امیدوارم که با تاسی از ولایت معظم رهبری در استانه این بهار نو شهرداری و ما مردم با کاشت درختهای سبز و زیبا بر طراوت و سر سبزی شهر و جامعه مان بیافزائیم که چاره طراوت و پاکی و شادابی جامعه و مردم در سر سبز بودن محیط اطرافمان است   

جمعه 25 فروردين 1390برچسب:, :: 18:8 :: نويسنده : گل اقا

با سلام و پوزش از اینکه بنده ناچارم خبر فوری را بی اجازه گل اقا به اطلاع مردم برسانم

 از طریق ایمیلی با خبر شدیم  که جناب اقای قادر صفر پور رئیس بیمه ایران مرکزی هشترود در مقابل تصادفات بجای پرداخت هزینه خسارت فرد خسارت دیده را به صافکار و نقاشی خاص معرفی می کند و بعدا خودش برای تسویه شخصا اقدام می کند

بدینوسیله اینجانب شاغلام از ایشان بخاطر اینهمه زحمتی که برای هر فرد خسارت دیده متحمل می شوند و شخصا میروند تا با صافکار و نقاش تسویه حساب نمایند تقدیر و تشکر می کنم و مطمئن هستم که قانون اینگونه دستور داده است و منافع شخصی در میان نیست فقط بیچاره روسای بیمه در تهران و شهر های بزرگ که فاصله اداره شون تا صافکاریها انقدر زیاد هست که فکر کنم هروز فقط خسارت یک ماشین را بدهند و یا شاید هم بیمه ایران یک دفتر خاصی در صافکاریها و نقاشی ها ایجاد کرده است  

جمعه 29 فروردين 1390برچسب:, :: 18:5 :: نويسنده : گل اقا

متاسفانه مدتی است مد شده که مسئولین صرفا برای پرکردن امار راندمان خود و نشان دادن مثلا

 تلاششان در منطقه با عجله و بدون برنامه ریزی و مدیریت صحیح صرفا صورت مسئله را

پاک می کنند و ظاهرا مسئله و مشکل حل شده نشان داده می شود در حالیکه همچو مسکنی

 فقط برای تسکین بوده و دوباره بعد از مدتی به نوعی دیگر ظاهر میشود و گاه صدمات و لطمات

ان بسیار بیشتر از معضل فعلی می باشد

در همین راستا شهرداری هشترود بدون برنامه ریزی اقدام به تجمیع ماشینهای فروش میوه و 

 تره بار نموده است و تنها به دور نمودن معضل از خیابان اصلی اکتفا نموده و در اصل صورت

مسئله را موقتا پاک نموده است این بیسامانی انقدر مشهود بود تاباعث شود این عزیزان زحمتکش

که برای رزق حلال خانواده خود تلاش می کنند از ان سوء استفاده نمایند و در دوطرف خیابان

بیمارستان قدیم اقدام به بر پائی بساط نمایند اما چرا اینکار درست نیست

۱- این کار در اصل توهین غیر علنی به همه کسبه ای است که با دادن مالیات و عوارض و...

 زمینه حفظ و مرمت همین اسفالتها را فراهم می اورند

۲- نوعی تشویق و ترغیب به ایجاد درامد کاذب و فرار از مالیات با بساط کردن همان کسب در

 خیابان بجای مغازه

۳-ایجاد ترافیک و راه بندان در ساعات شلوغی و پر تردد بدلیل بساط در دو طرف خیابان و

 اجبار خریداران به پارک دوبله در کنار بساطها

۴- عدم پرداخت مالیات و عوارض و حتی حق پارکبانی که به ازای هر بساط تقریبا سه ماشین

 می توان جا داد و یعنی روزانه از دست رفتن ۱۰ هزار تومان در امد برای شهرداری فقط از

 یک بساط در حالیکه ازشهرداری از کم درامدی گله دارند

۵-.......

در حالیکه شهرداری می توانست با برنامه مدون و منظم و نه فقط برای بالا بردن امار بسیار

 مدون تر به این کار مبادرت ورزد که ما حصل ان می توانست

۱- احترام به حقوق شهروندی کسانی که در همان کسب به امرار معاش مشغولند و عوارض و

 مالیات هم میدهند

۲- سازماندهی این عزیزان در یکی از خیابانهای فرعی بزرگ مثل خیابان کنار بیمارستان قدیم و

 یا چایکنار راه مدرسه طالقانی محل نمایشگاهها برای جلو گیری از ترافیک شهری

۳- تجمیع عزیزان در بند دوم خود بخود باعث میشد که اولا نامبردگان مثل سایر کسبه نسبت به

 میزان درامد و محل اشغال از حقوق شهروندان عوارض پرداخت نمایند دوم می توانست این

گونه عمل باعث شود مردم عادت نمایند به وجود یک مرکز تره بار ثابت و شهرداری می

توانست مثل شهرهای بزرگ و همجوار مرکز میوه و تره بار ایجاد نماید با هزینه اندک و درامد

بالا

۴- احترام به حقوق شهروندی یعنی حق انتخاب یعنی با ایجاد و تجمیع این عزیزان شهرداری هم

به حق انتخاب مردم ارزش قائل می شد و هم به نوعی با این تجمیع جلوی برخی گرانفروشی ها

گرفته می شد

۵-....

بهر حال ما امیدواریم و انتظار داریم که اقای شهردار و مشاور اعظم اشان حداقل یکبار هم برای

تفریح بجای حل صورت مسئله ها و نمایش و شو راندمان اماری و تلاش برای حل معمای

 معروف گل اقا کیست در دفتر شهرداری قبل از هر اقدامی حداقل بار های منفی و مثبت هر

 اقدامی را در یک کاغذ آ۵ بنویسند و ترسیمی از دورنمای کار های انجام شده داشته باشند تا مثل

 راه اغبلاغ چائی نیمه کاره و ناتمام نماند و عوارض دیگری پدید نیاورد

در ضمن گل اقا امادگی دارد اگر شهرداری کاغذ برای برنامه ریزی ندارد انرا با هزینه خود

 تهیه نماید

پنج شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : گل اقا

 

میزگردی برای رفع مسئولیت و اد عای انجام کلی کار برای هشترود با حضور مسئولین سخن ران و چند نفر از اهالی بعنوان نماینده قشر خاصی از مردم توسط شاغلام متصور شده که صد البته برای قشنگ شدنش از مجری معروف دوربین بدست هشترود که گاهی ازش میگیرند و دوباره پس میگیره دعوت شده است مکان همه جای هشترود زمان همیشه در هشترود

مجری :این جلسه بحث ازاد است و مسئولین کارهاشونو توضیح میدهند و مردم اگر سوالاتی دارند میتونند بپرسند و بنده فقط موظف به کنترل جلسه هستم و در بحث شرکت نمی کنم

معاون محترم فرماندار هشترود جناب اقای حاج یاسین توکلی : راستش بنده بخاطر ادامه تحصیلاتم در شیراز و رسیدگی به امور فیزویوتراپیم و ساماندهی سرویس ون سبزم برای مدارس و رسیدگی به امور خانواده و تلاش برای گرفتن وام برای برادرم برای گلخانه اصلا در مورد هشترود چیزی یادم نمیاد بگم

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید زمان ما اینطوری نبود ما انزمان اصلا برای هشترود معاون نگذاشتیم ولی خوب حالا مثلا داریم که چی بشه ؟

روشنفکر اصول گرا : نه جانم اقای توکلی کلی تواضع بخرج داده وگرنه من خودم دیدم که ایشون شبها خواب هشترود اباد را می بینه  خوب همین بسه دیگه

آقای خاص : من بخاطر موقعیت شغلی ام از اظهار نظر معذورم

شاغلام : اقای معاون تو رو خدا مواظب باشید با اینهمه زحمت برای هشترود قلنج نکنید

جناب اقای مهندس حاج غفار اسماعیلی نماینده محترم شهرستان هشترود و چاراویماق و نظرکهریزی و بخشهای شادیان و سهند اباد در مجلس شورای اسلامی ایران : بنده .....

شاغلام : حاجی جون عزیزانت ولمون کن بابا تو که همش یا خوابی یا در حال کاشتن درخت نفاق و... و بغیر از انتصاب افراد بازنسشته ۵ ساله به ریاست اموزش و پرورش هشترود و ..... کاری کرده ای  بهتره حرف نزنی همون ۲۰سال و خورده ای حرف زدی بسه

روشنفکر اصلاح طلب : البته حاجی همین طوری یک زمانی از ما بود وبعدش اصلاح شد و رفت اصول گرا شد البته قبلا هم خیلی اصلاح شده بود ولی خوب ما میدونیم اصلاح طلب واقعی نیست بیشتر دوست کروبی بود تا اصلاح طلب

روشنفکر اصول گرا :ول کن اقا ما همچی اصول گرائی نداریم بفرمائید همون اصلاح طلب باشه بهتره

آقای خاص : بنده شرمنده ام چی بگم ؟ اخه برای حفظ شغلم هیچی نمیگم

مجری که قرار بود حرف نزنه : راست میگن شما دوربین منو گرفتی نمیدونستی دوباره پس میگیرم بهتره شما حرف نزنی

صادقی رئیس جهاد کشاورزی هشترود: ای آقا شما هم که زور میگوئید همین حاجی کمک کرد ما برای افت سن کلی سم بین کشاورزان پخش کنیم ...

شاغلام : الحق که رئیس حاجی هستی همون سم های سن را میگوئی که یک ماه دیر تر از موعد قانونی تحویل دادید و هرکی استفاده کرد ضرر زیادتری دید

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید اینها حتی اصلاح بذر هم بلد نیستند چه برسه به اصلاح کارها

روشنفکر اصول گرا :نه داداش اینها اصلاحاتی هستند اما اصولی کار بلد نیستند

آقای خاص : بنده چون از گندم درامد ندارم حرف نمی زنم

شهردار هشترود اقای موسوی : بنده بعلت مشکلاتم با اون " حاجی رو نشون میده " ناچارا از پرستاری اومدم شهرداری و کلی هم اصلاحات داشته ام اصلاح کشتارگاه به کارگاه بلوک زنی ،اصلاح سد معبر ، اصلاح سگ ولگرد ، اصلاح .... اصلاح ...

شاغلام : عزیزم بهتر نبود شما که اینهمه اصلاح میکنی ارایشگر می شدی خسته نباشی بابا گفتی اصلاح پلاکارد تشکر از خودت

روشنفکر اصلاح طلب : اها دیدی این یعنی اصلاح طلب می بینی چقدر قشنگ کلمات را بیان میکنه این اصلاح طلبه اما نمیتونه کار بده تقصیر اینهاست " روشنفکر اصولگرا را نشان میدهد"

روشنفکر اصول گرا : به ما چه داداش اصلا گرفتن سگ چه ربطی به ما داره اصلا این اقا چون حرفهایش اصولی نیست نمیتونه کار بکنه

آقای خاص : بنده بعنوان مشاور ایشان فقط میتونم بگم ما حرفهای قشنگتری هم بلدیم ولی در عمل خوب دیگه بخاطر شهردار چیزی نمیگم

مهدیزاده رئیس اداره کار هشترود : خوب حاجی حرف نزنه و خط نده من از کجا بدونم چی باید بگم یا چی انجام بدم شما که میدونید من رئیس شدم که حاجی هرچی بگه انجام بدهم وگرنه من کجا و ریاست کجا؟

شاغلام : برای همین برای گرفتن حق و حقوق کارگران شاکی اول تحقیق میکنی که ببینی کارفرما با حاجی رابطه اش چطوره ؟

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید زمان ما اینطوری نبود که ........

روشنفکر اصول گرا  می پره وسط حرفش :یکبار گفتم این اقا" نماینده رو نشون میده " و افرادش به ما نمی چسبند حتی با چسب قطره ای

آقای خاص : خوب چون من با اداره ایشون همسایه ام چیزی نمی گم

رئیس اداره تعاون اقای ...... :

شاغلام : تعاون که رئیس نداره

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید عرضه اصلاح تعاون را هم نداره

روشنفکر اصول گرا : اقا چه ربطی داره این کارشون اصولی بوده اصلا هشترود اداره تعاون میخواد چکار ببینید قره اغاج هم نداره چی شده ؟

آقای خاص : تعاون ، اداره تعاون کجا بود ؟ مگه هشترود اداره تعاون داشته

اسد پور رئیس اداره راه و ترابری هشترود : من در بازسازی و تعریض ورودی شهر کلی زحمت کشیدم و ...

شاغلام : پس چرا نمک پاشی نمیکنی که محدوده شهرداری است اگه محدوده شهرداری است شما چرا تعریضش کردی اگه محدوده شماست چرا نمک پاشی نمیکنی

شهردار : قربان دهنت شاغلام

مجری :خارج از نوبت حرف نزنید

روشنفکر اصلاح طلب : همین اصلاح راهها کافی است که ایشونو دوست بداریم

روشنفکر اصول گرا :چرا راه گله گرد را ندادید به اشنای معاون خان پس شما با ما نیستید

آقای خاص : چون گله گرد نمی روم به من چه ؟

شاغلام : ای بابا اقای خاص وقتی هیچی به شما ربطی نداره چرا تو هر کاری سرک میکشی بعد هم وقت عمل میگی معذورم شرمنده ام می ترسم وحقوقم بالاست بمن چه و.... خاص بودنت به سرت بخوره

روشنفکر اصلاح طلب :موافقم

شاغلام : چی چی رو موافقی شما هم با موافقی یامخالف و فقط اصلاح اصلاح  وقتی شما شورا بودی چیکار کردی وقتی مسئولیت داشتی که همش سرکار گذاشتن مردم را اصلاح میکردی ولمون کن تو هم

روشنفکر اصول گرا : این شد حرف اصولی..

شاغلام : ساکت اقا همه اش اصول اصول ،چیکار کردی برای این مردم جز سرکار اوردن باقر اسدی و معاون و همین مجری و ...

مجری : اها پیداش کردیم همینه ، عامل گل اقا که نقشه داشت میزگرد هشترود را برهم بزنه خاک بر سرت که نمیگذاری برای هشترود کاری بکنیم فتنه گر ، بی شعور ،حیا کن و.....

و در همین حال همه مسئولین حاضر و روشنفکران حاضر دو طرف و حتی آقای خاص  ومجری همه با هم شده و شاغلام  را کتک حسابی میزنند که دیگر اینطور مانع پیشرفت هشترود نشه

پنج شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, :: 18:37 :: نويسنده : گل اقا

 

حکایت حکایت بی بی گل بانو عیال محترمه گل اقا ی هشترودیست در پختن آش  پشت پا برای روح خان که به عیادت روح همکارش سینوهه در مصر میرفت " بی بی گل بانو بخاطر علاقه اش به سرکار  خانم یانگوم مرحوم و صرف اینکه روح خان الکی گفته روح یانگوم است میخواست براش آش بپزه " در همین راستا بی بی گل بانو پس از یکصد هزارمین تاکید قطعی به گل اقا مبنی بر خرید اقلام خوب و سالم و تهدید بر اینکه در صورت خرابی اجناس خونش را خواهد ریخت لیستی به این شرح تقدیم نمود ۲۵کیلو سبزی دراز و پهن " سوزی ،اسپناه" - ۲۲کیلو برنج اش - ۲۹ کیلو کشک اصیل و محلی و تاکید نمودکشک اصیل بنده فدوی بهمراه حضرت اجل راه افتادیم خرید که گل اقا گفت فدوی جان من یارانه نگرفتم و حقوقم را دادم قبوض اب و برق و.... بدو برو مثل صبری خان علمی که با پول اداره برای کسبه تقدیر نامه شخصی فرستاده تو هم پول ابدارخانه را بیار خرج کنیم رفتم پول برداشتم و رفتیم خرید

از اونجائی که سبزی همه جا هست خیلی راحت ۲۵ کیلو سبزی دراز و پهن خریدیم بعدش رفتیم برنج اش بخریم که چون برنج اش موجود نبود تصمیم کبری گرفتیم از برنج کوپنی تایلندی بجای ان استفاده کنیم که انهم با هزار زحمت از ایندرو اندر جمع کردیم و خریداری نمودیم و حالا کشک اصیل محلی مورد بعدی بود که پس از چند مدت یافت نشد و ناچارا کشک پاستوریزه خریدیم از این جا و انجا ۲۹ شیشه کشک را جمع کردیم و رهسپار منزل شدیم  بی بی گل بانو مانند دژبان در حیاط کشیک میداد و البته چاقوی بزرگ اشپزخانه دستش بود و یکهو امد بطرف ما که گل اقا از ترس گفت بانو نبود اما بی بی گل بانو ابتدا سبزی ها را وارسی نمود و داد دست گل اقا و فرمود این سبزی ها مثل همیشه خوبند و رفت سر وقت برنج تا دید زد و کمی ور رفت نگاه عاقل اندر سفیهی نمود و گفت برنجتون ناجوره ولی خوب یک طوری سر میکنیم و گذاشت جلوی گل اقا و تا کیسه نایلونی کشک را دادم بهش چنان نعره ای بزد که رنگ گل اقا مثل گچ سفید شد و بانو کشکها را پرت کرد روی زمین و با چاقو زد تو ملاج گل اقا و خون فواره زد خون لباسها و سبزی ها را رنگی نمود گل اقا از ترس خواست فرار کنه پایش خورد و برنج ها هم ریختند روی کشکها و گل اقا از هول سبزی ها را پخش کرد تو حیاط و در رفت بی بی گل بانو از عصبانیت داد میزد شاغلام به سرو صدای بانو اومد حیاط و تا دید کلی کشک و برنج ریخته زمین و کلی هم سبزی خونی هست گفت گل اقا را کشتی بانو ؟؟ بانو با این حرف شاغلام بخود امد و گفت فدوی تو برو با این پول وسایل را بخر بیار شاغلام تو هم برو دنبال گل اقا نکنه بمیره بدبخت میشم من ؟ شاغلام با مسخره گفت بانو اب  شیر را بازکن تو حیاط قاطی بشن یک اش مشدی میشه برای روح خان بانو داد زد میری یا بزنم سر تو را هم بشکنم و راه افتادیم برای خرید شاغلام نعشه از دعوای زن و شوهر گفت راستی چرا بعضی ها کارهائی میکنن که بعدا مجبور به عذرخواهی و پشیمانی و ندامت گردد گفتم منظورت کاندیداتوری میری است شاغلام با خنده گفت الحق که شاگرد خودمی بزن بریم 

پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:, :: 18:36 :: نويسنده : گل اقا

 

خدائیش نمیدونم تو هشترود چه سری نهفته است که هرکی مسئول میشه یا میخواهد مسئول بشود ضریب هوشی انیشتین در او حلول میکند و ضریب هوشی اش انقدر بالا میره که یکهو فشار میاره به مخ مبارک که تاب بر میدارد

پس از اختراع بی بدیل شهردار در خصوص مرمت اسفالت با گل و لای " پالچیق " اینبار نیز هوش مرحوم انیشتین در یکی دیگر از اعضای شورای شهر حلول نمود اقای امینی میری خودمون به یک کشف بی نظیر در جهان سیاست رسیده که احتمالا نظریه های منتسکیو و مارکس و... را بهم بریزد و تحولی در جهان سیاست بوجود اورد البته این روش قبلا توسط مبارک در مصر ،بن علی در تونس ، قذافی در لیبی استفاده شده و جواب نداده است اما چون ثبت جهانی نکرده اندافتخارش به میری می رسد

جناب آقای میر حمزه امینی کشف فرمودن که برای رای گرفتن برخلاف دیگر کاندیداها که وعده ابادانی و ازادی و توسعه میدهند

1.       طرف را بخاطر حرف حق محکوم و حرف حق را دروغ بشمارید

2.       طرف را به پرونده سازی تهدید نمائید

3.       ادعای داشتن فکر روشنفکری مردمسالاری داشته باش اما مردم را به خفقان تهدید بکن

نتیجه گیری:

نتیجه اخلاقی : با انتخاب چنین افرادی به نمایندگی مجلس باید فاتحه اندک مردمسالاری موجود در شهرستان را هم خواند

نتیجه غیر اخلاقی : با انتخاب چنین افرادی مردم باید به مبارک و امثالهم رحمت فرستاد

نتیجه گیری نودی :........... عجب قیامتی میکنه این میری

نتیجه سیاسی : ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ....

نتیجه گیری مردمی : فکر کنم با این شیوه حتی نتونه ۱۲۰۰ رای مهندس مهدوی را هم بیاورد

نتیجه گیری میری گونه : هرکی بمن رای ندهد دروغگوست و باید برایش پرونده سازی کنم

شاغلام : میری اینجا ایران است اینجا اذرابیجان است اینجا هشترود است بدان در هیچ یک از اینها کسی را بخاطر نظرش نمی کشند باید بری لیبی کاندید بشی 

دلیل بر اثبات حرفهایمان در بالا نظر خود اقای امینی

نویسنده: امینی          چهارشنبه 4 اسفند1389 ساعت: 12:50

سلام خوب سخنرانی می کنی ودرس اخلاق می دهی اما در فرمایشات گرانقدرتان از افعال درست والقاب صحیح استفاده کن یارانت افراد شناخته شده وپرونده داری هستند و نیاز نیست که برایشان پرونده بسازند میدانم که چند روز دیگر بعنوان کاندید نه کاندیداظهور می کنی منتظریم که شاهکارهای دیگرت را ببینیم
جوابیه :
سلام عزیز بزرگوار این نوشته شما را تهدید بحساب بیاوریم یا نصیحت به مردم آگاه وامیگذاریم واما بعد این شما هستید که برخلاف نظر پدر خانمتان و پدر بزرگوارتان که هر دو از سادات جلیله و معزز منطقه بوده و بسیار مردمی و انسان دوست هستند میخواهید که بقول خودتان کاندید " نه کاندیدا "(متاسفم این ادب را از شما آموختیم که لقمان حکیم فرمود ادب از که اموختی بی ادبان ) بشوید ما با همان عشق معلمی و نان علم و ادب می سازیم و میگذرانیم و نیازی به ظهورمان نیست چون ظهور ما درسهائی است که با عشق به فرزندان این مرز و بوم میدهیم شاهکار ما نشان دادن ماهیت کسانی است که دم از مردمسالاری و مردمی بودن میدهند اما ظرفیت یک نقد و انتقاد را ندارند و بلافاصله طرف را به خفقان و تحجر و پرونده سازی رهنمون میکنند تو که میخواهی سیاسی شوی حداقل بار علمی سیاست خود را بالا ببر به فرمایشات رهبر فرزانه کشور گوش کن و چشم بصیرتت را بینا کن و بفرموده همان معظم له لبیک گو و به آغوش ملت بازگرد که سرنوشت دیکتاتوران و خفقان سازان جز سرنوشت امثال مبارک و شاه ملعون نخواهد بود ماهیت خود را زود آشکار کردی هنوز که نه بدار است و نه به بار میخواهی برای یک کلمه حرف حق پرونده سازس کنی گیرم وای بزمانی که قدرت در دستانت باشد بعد هم گیرم مرا از بین بردی با افکار مردم سالارانه رهبر و مردم چه میکنی؟؟؟؟؟؟؟ آیا قدم در راه اسلاف قبلی میگذاری راه نو مبارک آقای امینی عزیز !!!!!!!!!!!!!!!!!حضرت مولانا میفرماید :
خیال دوست بیاورند نزد من جامی

                                     که " گیر باده خاص و زخاص و عام مترس "
بگفتمش" همه روزه ست و روز "گفت خموش

                                          که نشکند می جان روزه صیام مترس !
قبلا نوشتیم که ما امینی معلم را دوست داریم اما امینی سیاست باز را!! چون در ان شغل پربار حداقل هتاک و بی ادب نبودی متاسفم میری عزیز " منظورمان از میری ان بازیگر که شما هنوز هم فیلمهایش را می بینی نیست میری یعنی سید و سادات "

 راستی میری این لفظ کلام پدر خانمت برای سادات کوچکتر از خودش نیست

 

پنج شنبه 11 اسفند 1389برچسب:, :: 18:35 :: نويسنده : گل اقا

 

رودخانه قرنقو از رودهای مهم شهرستان است که در انتها به قزل اوزن و دریای خزر واریز می شود که متاسفانه سالهاست دچار کم ابی است در این راستا منابع طبیعی و ابرفتهای این رودخانه بدست یاران قفرخان به تاراج میرود از روستای خواجه غور"خجور" تا چپینی ۴ نفر مجوز برداشت و فروش ماسه گرفته اند

1.       قربان فیاضی

2.       علی ستاری

3.       بنابی

4.       اکبر دادمند

شایسته بود که مسئولین منابع طبیعی بجای اطاعت محض و مجیز گوئی قفرخان  

اولا اجازه نمیدادند که در این فاصله کم چنی تاراجی انهم با توجه به کم ابی سالهای اخثر این رود فقط بخاطر چندرغاز و رانت و ثروت اندوزی بیشمار برای اقایان فوق تاراج گردد

دوما چگونه است که در حریم بستر رودخانه برای کاشت یونجه و گندم مجوز نمیدهند و مردم و کشاورزان جریمه میشوند اما اقای محمدیان شریک قفرخان در سیلو میتواندبستر و حریم رود خانه را تصرف و دیوار کشی کند و اب از اب تکان نخورد

تو را بخدا منابع طبیعی هشترود و منطقه را بیغما نبرید

 

با توجه به اهمیت خبر و احتمال بیات شدن آن با اجازه خودمان انرا انتشار میدهیم انشالله گل اقا سبیلمان را دود نخواهد داد

همه میدانیم که بچه در دو سالگی از شیر گرفته میشود مدیران مدرسه شهید بهشتی ۱و۲ اقایان تقی اکبر پور و بهرام حسین زاده که احتمال میدادند برخی بچه ها دیر از شیر گرفته شده باشند با لج بازی با عامل توزیع شیر یارانه ای مدارس ، الان ۳ هفته است که باعث شده اند سهمیه شیر رایگان مدارس ذکر شده قطع شود

این حسن مدیریت این آقایان مدیران قفرخانی را به رئیس آموزش و پرورش هشترود و فرماندار هشترود و قفرخان تبریک میگوئیم

براستی وجود چنین مدیرانی در آتیه باعث از بین رفتن تلاش دولت برای گسترش عدالت در منطقه و کشور نخواهد شد

جناب آقایان مثلا مدیر لپ لپی ، به کدام مجوز بچه های فقیری را که خانواده اشان با این شیر کمی از هزینه اشان کاسته میشد را قطع کرده اید نکند حق الشیرتان برای تهیه ماست در خانه اتان قطع شده که این طور با روح قانون ،دستورات دولت بازی میکنید

آقای فرماندار خبر دارید وجود چنین مدیرانی دقیقا برخلاف روح قانون ، و منویات رهبر فرزانه و دولت خدمتگزار است تا کی باید حق بچه های هشترود در اثر سهل انگاری مدیران لپ لپی قفرخان ضایع گردد

ارادتمند شاغلام

پنج شنبه 13 اسفند 1389برچسب:, :: 18:33 :: نويسنده : گل اقا

 

پس از انتشار نامه قفرخان به مبارک  در وبلاگ چاراویماق پدر خوانده در سفرمان نامه ای توسط گل اقای بغدادی به ما داده شد که گویا جواب همان نامه است و در شرم الشیخ منتشر شده و کلی هم باعث اذیتمان در سفرمان شد و اما متن نامه مبارک به قفرخان

الحاج مهندس غفر خان اغداغ زاده

السلام علیکم

نه حالی و نه احوالی / وضعم بسیار خرابی / مردم زدند دماغی / کردند منو بیرونی

دوست عزیزم غفر جان نامه ات دیر بدستم رسید هرچند سیاست انگلیسی نفاق افکنانه تو را منهم بلد بودم و هزار عبدی و .. جور کردم و همین حالا هم با کمک همانها دارم ادامه میدهم ولی غفر جان توصیه میکنم مواظب این قول اقا و ان چند جوان بیکار باش که هرچه بر سرمان امد از جوانان با بصیرت و اسلامی خوردیم همان جوانان که میگوئی بیکار و بیعارند و همین قول اقایی که میگی در مصر چنان بلائی بر سرمان اوردند که سی سال چاپیدنمان هدر رفت و روزگارمان سیاه شد

راستی دیروز یواشکی رفتیم اهرام ثلاثه و در انجا از فالنامه فرعون کثیف رامسس تفالی برایت باز کردم دیدم که در سال ۹۰فتیل تو هم پیچیده شده است  هرچند با رانتهایت تونستی در اروپا ویلا بخری ولی من چه کنم که در شرم الشیخ دارم از شرم عرق می ریزم تازه نمدونند که در اروپا هم راهت نداده اند و ویلایت در بورکینا فاسو است  اینهم از شانس زیادی توست

اگه اومدی ویلایت بهم اس ام اس بزن پس از نامه ات تو هم اینجا منفور تر از قفرخان کندی شده ایی بفهمند بد میشود اس ام اس بده بیام ویلایت و دوتائی حسابی حسرت قدرتمندیمان و کارهائی که میتوانستیم بکنیم برای این مردم و نکردیم را بخوریم

                                                 به امید دیدار در ویلای بورکینا فاسو در سال ۹۱

                                       دیکتاتور مخلوع و لعن شده حسنی مبارک - شرم الشیخ ۸۹

 

چندی یش در ماهنامه مطلبی داشتیم با عنوان جراح متخصص یا قصاب و همچنین قبل از ان از نبود متخصصین در بیمارستان امام حسین هشترود و تبدیل ان به درمانگاه در صورت ادامه روند فعلی سخن گفتیم که این حرفها به مذاق برخی ها خوش نیامد و جناب اقای رستمی یکی از مسئولین بخش که  با حمایت اقای م.ف معروف توسط قفرخان به ستی رسیده ما را به دروغگوئی و انکارواقعیتها تهدید نمود و ادعا داشت که ما کذاب هستیم

خوشبختانه از فیوضات سفر معنوی به عتبات لطف بی شمار فرزند زهرای اطهر بود به ما ،

 امروز وقتی به سایت شبکه بهداشت هشترود  مراجعه کردیم تا اخبار جدید را ببینیم مشاهده کردم که اقای رئیس شبکه بهداشت و درمان هشترود اعلام نموده است " تامین نیروی متخصص برای بیمارستان هشترود ضروری است " این جمله و توضیحاتش در ذیل  اثبات حق مطلبی است که ادا نموده ایم و مطمئننا ما هیچ مطلبی را بدون تحقیق و بررسی نمی نویسیم

سرپرست شبكه بهداشت ودرمان هشترود :

تامين نيروي متخصص براي بيمارستان هشترود ضروري است.»

....................................................................................................................

رئيس شبكه بهداشت ودرمان هشترود مشكل اساسي بيمارستان 96 تختخوابي هشترود را كمبود نيروي متخصص دانست . وی، همزمان با هفته سلامت درديدار ازبيمارستان امام حسين ( ع ) و بيماران افزود :

 كمبود پزشك متخصص باعث بروز مشكلات  دراين بيمارستان شده واين امرموجب خدمات رساني نامطلوب به بیماران حوادثی میشود                                                                           

وي كفت : با توجه به قرارگرفتن اين شهرستان در مسير آزاد راه پيامبراعظم (ص) وجاده قديم تبريز- تهران در محور قره چمن ،

مصدومان حوادث تصادفي و بيماران چارايماق نيز به اين بيمارستان منتقل مي شود و كمبود نيرو مشكلاتي درارايه ي خدمات بهينه به

بيماران  فراهم مي كند .

ایشان از مسئولان استاني خواست هرچه سريعتر در تامين نيروي متخصص اين بيمارستان اقدام نمايند تاازاين به بعد بيماران اين شهرستان ها براي مداوا به شهرستانهاي همجوار مراجعه نكنند .

این مورد ضمن اثبات صحت مطالب ما با دیگر چهره متعصبانی را که با علم به نواقصات فقط برای  خوش امدن فردی خاص مارا به کذب متهم می نمایند اشکار گردید

منت برای خدائی که هرگز بندگان راستینش را تنها نمیگذارد

پنج شنبه 21 اسفند 1389برچسب:, :: 18:31 :: نويسنده : گل اقا

 

دختر خانم فدوی خان که با کلی زحمت از مدسه نمونه راهنمائی قبول شدند دیروز از مدرسه که امدند پرسیدم چه خبر که بچه زد زیر گریه که عمو گول اقا به ما تغذیه نمیدهند

ار انجائی که بنده در حد عقل ناقصم میدانم برای هر بچه مدرسه نمونه علاوه بر تغذیه رایگان عمومی روزانه از طریق دولت محترم بودجه ای واریز میشود بهمین دلیل فدوی مامور تحقیق شد و اینگونه می گوید

۱- در مدارس نمونه دیگر شهرستان روزانه در حدود ۵۰۰-۶۰۰ تومان تغذیه اساسی به بچه ها داده میشود

۲- در مدرسه نمونه راهنمائی اسوه شهرستان فقط تغذیه رایگان داده میشود و لاغیر

۳- حالا دلیل ندادن تغذیه که خیلی از بچه های محروم به امید ان با شکم گرسنه و صد البته بدلیل وضع مالی ضعیف به مدرسه می ایند چیست نمیدانیم

سرکار خانم رستم پور مدیر مدرسه مربوطه چرا به بچه ها روزانه حق اجیل مغز بادام یا گردو و  پسته که در سایر مدارس نمونه مرسوم است نمیدهند نمیدانیم

سرکار خانم مدیر مربوطه باز هم چرا روزانه یا هفته ای چند روز از دادن اب میوه که در سایر مدارس مرسوم است امتناع میکنند

سرکار خانم مدیر رستم پور نام که امیدواریم این کارش ربطی به مشابهت اسمی با اقای رستمی مسئول تغذیه اداره نداشته باشد باید پاسخگو باشند که چرا در حالیکه دولت محترم جمهوری اسلامی با طرح تحول اقتصادی در حال ثبات عدالت و گسترش ان در نظام مقدس جمهوری اسلامی می باشند این چنین با بی عدالتی ثمره زحمات دولت محترم بازی میکند و دشمنان اسلام و انقلاب و مقام ولایت و دولت را شاد می نمایند جناب اقای شاهی رئیس اداره ایا اصلا میدانستید در مدرسه فوق چنین تبعیضی وجود دارد یا در راه اردبیل مشغول خرید چوبدستی هستید که کلکسیونی از ان دارید

در نهایت از فرماندار محترم بعنوان نماینده دولت عدالت گستر که در مورد شیر یارانه ای ثابت نمودند که الحق نماینده دولت عدالت گستر هستند   و با سرعت و شتاب ویژه مشکل ان بچه ها را در اسرع وقت حل نمودند " دقیقا در عرض دو روز ایشان این مسئله را حل نمودند و عدالت دوستی خویش راو عدالت محوری دولت را ثابت تر نمودند"  بار دیگر میخواهیم اینبار نیز همانند رئیس جمهور عدالت ورز و قاطع و مردمی عمل نموده و این مشکل را نیز حل نمایند

که این خواست دولت عدالت گستر و مقام عظمای ولایت و مردم ولایت دوست منطقه است  

پنج شنبه 22 اسفند 1389برچسب:, :: 18:30 :: نويسنده : گل اقا

 

نمیدونم ۱۳-۱۴ سال پیش وقتی مسئولین وقت با بوق و کرنا همایش توسعه " پیشرفت فعلی " هشترود را با حضور بالاترین مقام اجرائی بعد از رئیس جمهور یعنی دکتر حبیبی معاون اول ریاست جمهوری برگزار کردند میگذرد

و حالا باز هم همایشی دیگر و باز هم همایشی برای توسعه هشترود

من با موضوع مشکل ندارم ولی با اصل ان به چند دلیل مخالف برای همین تاریخچه ای گذری از همایش توسعه هشترود ،چگونگی تشکیل اهداف و ثمره ان را شرح میدهم و بقیه را مردم خود خوب میدانند 

همایش توسعه هشترود در۱۳-۱۴ سال پیش با حضور معاون اول ریاست جمهوری برگزاتر شد ثمره انهمه هزینه برای هشترود و هشترودیان تولد یک شرکت شوم و بد فرجام بود شرکتی که علیرغم همه وعده ها و وعیدها فقط ۱۵۱ میلیون تومان پول گوشواره و النگوی زنان روستائی و شهری بود که برای توسعه شهر عزیزشان حتی از ان دریغ نکردند اقای صاقی جابر در انموقع در سازمان همیاری ۴۰ میلیون تومان سهم خریدند و رای خود را به ادمشان دادند و هرگز حق السهم بحساب شرکت واریز نشد

و تعداد زیادی نهادها و ادارات دولتی که ذکر انها موجب اطاله کلام میگردد

بعد این شرکت توسعه و عمران به ریاست هئیت مدیره دکتر ابراهیم زاده و مدیرعاملی الیاس غفارزاده تشکیل و پول مردم بسوی دلالی و خرید گازوئیل سوق داده شد که تنها در یک مورد هزینه دموراژ کشتی های حامل گازوئیل شرکت از اصل پول و سودش هم فراتر شد

ربا خواری بنام سرمایه گذاری با بهره سالیانه ۶۰درصد ، حیف و میل اموال مردم و دولت و بیت المال و...... چیزهایئی بود که شرکت توسعه هشترود به مردم هشترود هدیه داد

موسوی ها ، بلال زاده ها ، شاهی عربلوئی ، اقای فتح الهی فرماندار وقت هشترود و ...... بهمراه مدیر عامل و رئیس هئیت مدیره هرگز به مردم پاسخ ندادند که پول مردم چه شد

پول به درک ؟؟؟؟؟؟؟!!!! کسی نگفت که چرا با اعتماد مردم بازی کردید کسی نگفت که چرا با اعتقاد مردم بازی شد و کسی نگفت که نگفت و غفارزاده الان مسئول منطقه تفریحی بندر شرفخانه است بلال زاده هم مدتی شورا شدو الان هم مشغول گذران زندگیش است

تنها جعفر خسروی بود که بعنوان بازرس بارها و بارها از شیوه و راه مدیریتی انتقاد کرد و به او انگ مخالف شاهی بودن زدیم و گفتیم دروغ گوست

اما او راست می گفت  ثمره این شرکت شوم ، شیوع پدیده ضد اقتصادی ربا خواری در هشترود ، ایجاد بی اعتمادی در مردم به کارهای گروهی ، ایجاد تفرقه و...... بود

و امروز هم باز همایش توسعه " برای قاطی نشدن و برای گول زدن مردم نوشته اند " پیشرفت " حالا چه فرقی دارد با توسعه در لغتنامه دهخدا خبری نبود

بله امروز میخواهند همایش پیشرفت هشترود را کلید بزنند ما هنوز از اصل ماجرا خبر نداریم چون قرار است بعداز ظهر اطلاع رسانی شود

ولی در اخبار ۲۰:۳۰ حداقل مبلغ برگزاری یک همایش را ۲۰۰میلیون تومان اعلام نمودند حال چند سوال از مسئولین این همایش

۱- چرا در استانه انتخابات میخواهید اینرا برگزار کنید از پالایشگاه و پتروشیمی خبری نشده میخواهید با این شیوه .......

۲- هزینه اولیه همایش از کجا تامین می شود بیت المال یا جیب مردم

۳- تضمین شما برای مبتلا نشدن به سرنوشت قسمت اولش چیست

۴- معیار و الگو هایتان برای این همایش چیست

۵- اصلا ایا برای مشکل اب و جاده و برق و برخی مسئولین سر به هوا و حل مشکل اسفالت معابر و حل معضلات فضای سبزو نداشتن پارک و تفرجگاه و ..... نیازی به همایش است

۶- ایا با هزینه این همایش نمی توان در هشترود پارکی یجاد نمود

۷- ایا با هزینه این همایش نمیتوان در هشترود اشتغال ایجاد نمود

۸- ایا با هزینه این همایش نمی شود خیابانها را اسفالت نمود

میشود همه اینها میشود همایش پیشرفت بقول شما و توسعه ۲ در نظرمن فقط یک راه برد دارد انهم تبلیغات انتخاباتی و هیاهوی انتخاباتی و .........

البته ما منتظر یم که امروز در مسجد حرفهایتان را بشنویم اینها نظرات ما بود قبل از همایش بعد باز هم خواهیم نوشت

پنج شنبه 23 اسفند 1389برچسب:, :: 18:29 :: نويسنده : گل اقا

 

در پی درخواستهای مکرر چند نفر برای حذف و پاک کردن نظرات جهت مباحثات جدید باید اذعان کنم که متاسفانه بنده حق حذف یا ویرایش هیچ نظری را ندارم

اما میتوانم با شرایطی کاری بکنم که شما هم ازادانه مناظره نمائید

از این به بعد نظرات مناظره ای خود را در همین بگذارید بنده همه انها را عینا در صفحه مناظره میگذارم و مناظره های خوب و سازنده ای می توانیم داشته باشیم همه جانبه و فراجناحی و با همه اندیشه ها و طرز فکر ها و تمامی طرفداران و دوستان البته این به ان معنی نیست که در مورد مطالب دیگر نظر ندهید این پست فقط برای انانی است که میخواهند در مناظره حضور داشته باشند و گرنه تمامی پستها نظرخواهی اشان ازاد است و نظر همه محترم 

شرایط :

1.       نظر در همین پست  باشد

2.       از توهین و هتک حرمت خانواده مسئول یا هر فردی خودداری شود که ناچار به ویرایش ان کلمات زشت و توهین امیز نباشم در اصل نظر کاری انجام نخواهم داد ولی کلماتی مانند ساسی مانکن و... را حذف خواهم نمود

3.       فقط در باره  منطقه خودمان هشترود و چاراویماق و بخشهای تابعه و مسئولین اظهار نظر بنمائید در مورد سیاستهای کلان کشوری بنده و بی شک هر ایرانی و اذربایجانی تابع قانون اساسی و منویات رهبری فرزانه بوده و خواهیم بود که ما اصول ولایت و قانون را سر لوحه هر کاری میدانیم

4.       در مورد اشخاص حقوقی مانند ادارات فقط با مدرک نظری بدهید

5.       در مورد اشخاص حقیقی چنانچه در موردی مطمئن نیستید فقط حرف اول ونام و نام خانوادگی را ذکر کنید مثل گ. ه یعنی گل اقا هشترود

6.       در چهار چوب قانون اساسی نظرات خود را قید کنید

7.       بیائید در اینجا واقعا و با رضای خدا هرکس راکه درست کار میکند و میشناسیم معرفی کنیم و هرکسی که نواقصی دارد اعلام کنیم تا خود را اصلاح و به ارمانهای رهبری و مردم باز گردد

بنده به نام نامی خداوند و تمامی مقدسات قول میدهم نظرهائی که خارج از این اصول نباشند را در صفحه مناظره با نام نظر دهند بگذارم و اتفاقا معتقدم که هر چقدر فضای نقد و انتقاد از مسئولین شهرستانی و کاندیداها بیشتر شود به ان مدینه فاضله مد نظر رهبری و دولت نزدیکتر خواهیم شد

باید با ایجاد این روحیه یعنی پرسشگری و پاسخگوئی مسئول برای رسیدن به ارمانمان هشترود و چاراویماقی اباد و توسعه یافته کمک کنیم

میتوانید با شرکت در نظر سنجی در همین رابطه در وبلاگ نظرتان را اعلام هم نمائید

 در ضمن در مورد هزینه انتخابتی هر کاندیدا در انتخابات مجلس ۴.۱درصد به ۵-۱۰ میلیون تومان  - ۴.۱به ۵۰-۱۰۰میلیون تومان - ۱۲.۵ درصد به۲۰۰ -۳۰۰ میلیون تومان-۵۸.۳ به ۴۰۰-۵۰۰ میلیون تومان - ۱۲.۵ درصد به ۵۰۰- ۱میلیارد تومان -۴.۱ درصد به بالای ۱ میلیارد تومان و ۴.۱ درصد به خیلی بالاتر رای داده اند که در اینجا انرا هم برمیداریم   

پنج شنبه 24 اسفند 1389برچسب:, :: 18:25 :: نويسنده : گل اقا

 

در راستای مطلب شو انتخاباتی یا پالایشگاه ، امروز در جلوی مخابرات به دو پارچه تبلیغاتی برخوردیم که کلی برایمان جالب بود

چرا

اول اینکه مدیران بله قربان گو و بی خاصیت برای منطقه آنقدر از یادگیری شیوه مارادونائی و دائی جان ناپلئونی قفرخان برای پیروزی ناپلئونی تر در انتخابات سال ۹۰  ذوق زده و هیجان زده شده اند که

۱- مسئول دانشگاه پیام نور بجای رسیدگی به امورات دانشگاهش بلافاصله شروع کرده به تبریک گوئی  

۲- مسئول دانشگاه ازاد که خیلی بیشتر از رفیقش در دانشگاه پیام نور ذوق زده شده هیجانزده نوشته است افتتاح مجتمع پالایشگاهی ....

شاغلام با خواندن این پارچه پلاکارد گفت : 

جالبه که فقط این دورئیس دانشگاه پیام نور و آزاد که هردو در کمال لیاقت " شما بخوانید پارتی بازی و جناحی " توسط قفرخان به این مسئولیت رسیده اند بلافاصله نشان دادند که کلی مسئولند و با لیاقت چرا که فکر کردن به حوزه تحت مسئولیت در امورات این دو مسئول نیست کافی یک پلاکارد بزنی تا یکسال هم رئیس بمونی

بعدش به رئیس دانشگاه آزاد اسلامی شدیدا توصیه می کنیم که بابا مثلا تو رئیس دانشگاهی افتتاح با کلنگ زنی تومنی سه زار فرق داره و کلی توفیر داره و خودت ثابت کردی که سوادت در حد مجیز گوئی است نه بیشتر و البته خیلی با لیاقتی

حالا هی بگید شاغلام شیت است و این بقول رئیس دانشگاه آزاد افتتاح پالایشگاه شو و نمایش تبلیغاتی نیست

راستی به نظر شما چرا از طرف مردم یک پلاکارد نصب نمی شود

پنج شنبه 25 اسفند 1389برچسب:, :: 18:24 :: نويسنده : گل اقا

 

در مطلب قبل نوشتیم که چه بر سر همایش توسعه هشترود امد جالب این است که دقیقا پیش بینی گل اقا درست از اب درامد و جناب اقای موسوی شهردار که در دوره قبل هم بعنوان هئیت موسس کاپیتان بودند اینبار هم به همان عنوان و رئیس هئیت موسس و رئیس کل انتخاب شدند

گل اقا پیشاپیش همایش "توسعه سابق " پیشرفت هشترود را که میرود پا در راه سابقه درخشانش بگذارد را به شهردار و شورای شهر و .... تبریک عرض می نماید

عجیب نیست در استانه سال ۹۰ که قرار است انتخابات مجلس برگزار شود مسئولینی که یکسال بود خبری از انها نبود یکهو دلسوز و حامی پیشرفت و توسعه هشترود شده اند

۱- شو نمایشی همایش پیشرفت هشترود برای مثلا مقابله با تاکتیک ناپلئونی قفرخان

۲- شو نمایشی پالایشگاه پارس هشترود برای مثلا مقابله با شو نمایشی فوق الذکر

در همین راستا شاغلام تصمیم گرفته یکسال بعد از پایان  انتخابات مجلس

شو و نمایش کی بود کی بود من نبودم " که در ان تمامی این برگزار کنندگان با رد شو های فعلی خواهند گفت کی ؟ کجا ؟" را برگزار نماید

کلیه علاقمندان می توانند با عضویت در خبرنامه بروشور تبلیغاتی همایش چه کنم چیکار کنم کی کی بود من نبودم را دریافت کنند به بهترین تکذیب کننده حرفهای قبل از انتخابات صندلی سبز نمایندگی اهدا میگردد

در دوره گذشته اقای عبدی " حاجی میکی خودمان " توانست با ۲ وعده اساسی بیمارستان و کارخانه و تکذیب و عدم انجام قولهایش این جایزه را ببرد البته بعدا معلوم شد که وی جایزه را به حاجی قفرخان بخشیده بود

 

سلام مرا به اجبار واداشتی که مجدد برای شما بنویسم إ در صورتیکه مدرکی داری ارائه نما در غیر آن عمل شما مصداق نشر اکاذیب خواهد بود و نشر اکاذیب نیز جرم است و من نیز با قوانین خوب آشنائی دارم انتقاد خوب است ولی بردن آبروی دیگران بدون مدرک خوب نیست إ من کانلا در این راه مصر هستم هر چند شما شهامت پاسخ دادن ندارید خوب در اینجا پاسخ ندهید و عذرخواهی ننمایید در مرجع ذیصلاح ختما پاسخ می دهید نمی دانم شاید مرجع ذیصلاح را نیز شما قبول نداشته باشید

جوابیه :
فقط از شما خواهش دارم استصوابی مطالعه نکن این جوابیه را تا اخر بخوان بعد قضاوت کن

مدرک چی میخواهی عزیزم لطفا دقیقا اشاره کن راجع به کدام قسمت مدرک میخواهی
حالا بگذریم اینکه اقای عبدی اینهمه پول رو از کجا اورده مدرک نیست دوست من در انتخابات قبلی خود اقای عبدی فقط 15 میلیون تومان به ..... پیش خود بنده پیشنهاد داد که برایش تبلیغ بکند 3 نفر شاهد هم اونجا بودند  یک شاهد زنده هم خونه ای است که در خورجستان داشت ازش بپرس ؟نترس پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است  بنظرت کسی که برای تبلیغ اونم یک نفر 15 میلیون خرج کنه ولخرج است یا نه
 بنده هم نمیدانم در کدام مورد نشر اکاذیب بقول شما داشته ام کل مطالب متن با کمی دستکاری از وبلاگ خود عبدی برداشت شده است اگر این نشر اکاذیب است پس عبدی بزرگترین دروغگوی دنیاست

شما اگر در این کشور می زیستی و تعصب کورکورانه نداشتی حرفهای رهبر را در مورد چشم بصیرت می شنیدی اونوقت چشم هایت " منظورم چشم بصیرت است " کمی باز میشد و بجای اصرار بر فکر اشتباه یکبار جرات میکردی از عبدی می پرسیدی اقای عبدی اینهمه ثروت داری (حالا از هرکجا " من میگم جاده ساوه " تو بگو ارث باباشه ) برای چی میخواهی نماینده بشی میخواهی خدمت کنی 

 بیا یک کارخانه صنعتی مادر در همین چاراویماق بزن که بچه های ما نروند برای کار در بیغوله های جاده ساوه در کوره های اجر پزی
اگر میخواهی خدمت کنی و انهم بی منت برای راه روستای گوجه قلعه یک کمکی بکن ثواب دارد

اگر میخواهی خدمت بی منت کنی بیا از طریق کمیته امداد دست چند زوج جوان بی پول رو بگیر و ثواب ببر

نه برادر عزیز تو چشم بصیرت را بسته ای و فقط مثل طرفداران غفار اسماعیلی که او را بت کرده اند برای خود تو و امثال تو هم میخواهید بتی دیگر بسازید پس از شاهی و اسماعیلی  بنام عبدی

ملت ایران و بالطبع ما هشترودیها و چاراویماقیها در عصر مشروطیت در انقلاب شکوهمند ثابت کرده ایم که خود قهرمانیم و محتاج قهرمان نیستیم همه حرف های من این است که
                       بخود آی برادر که گر بخود آیی بخدائی رسی


ما دنبال قهرمان نیستیم قهرمان ما ان جوان لیسانسه ای است که در اثر رانت خواری امثال عبدی ها و اسماعیلی ها و شاهی ها در بیغوله های اجر پزی های جاده ساوه برای امرار معاشش فرغون میراند

قهرمان ما شهیدانی بودند که بی ادعا رفتند بی انکه برای این عروجشان بر ما منتی بگذارند

قهرمان ما  توئی - منم - مائیم که اگر چشم بصیرت داشته باشیم اجازه نمیدهیم امثال عبدی ها - اسماعیلی ها - شاهی ها و .... ما را بازیچه و نردبان ترقی و ثروت اندوزی خود کنند

تو اری تو که امروز من گل اقائی را بخاطر نوشتن داشتن ثروت زیاد عبدی مواخذه میکنی و ناخواسته قدم در تخم نفاق کاشته شده اسماعیلی ها و عبدی ها برای رانت خواریشان گذاشته ای کلاه خود را قاضی کن ایا تا امروز جرات کرده ای یکبار برخیزی و از اسماعیلی و یا عبدی و یا امثالهم بپرسی چرا؟ برای چه ؟

جوابت اگر اری باشد که قهرمان من توئی و اگر نه با خود و خدای خود خلوت کن امروز اربعین حسینی است با خود خلوت کن مگر حسین جز برای این شهید نشد که به مردم بگوید در مقابل زیاده خواهی بیایستید
دوستی داشتم مرحوم شده است خدایش بیامرزد در انتخابت قبل که شاهی و اسماعیلی با هم رقیب جدی بودند و هشترود و چاراویماق برادر با برادر و خواهر با خواهر بخاطر این دو با هم قهر میکردند شعری گفت که برایت می نویسم

                     عربلو دان اغ داغا               اغ داغدان عربلو وا
           دشمن لرون تخم سالیر         دیرناخ چالان دوست لارا باغ

ان کس که نداند و بداند که نداند            بار کج خود را به منزل برساند
ان کس که نداند و نداند که نداند            در جهل مرکب ابد الدهر بماند

در ضمن لازم نیست نظراتت را خصوصی ارسال کنی ما چیزی برای مخفی کردن نداریم میبنی که عین نظرت را در متن قرار دادیم که همه بخوانند و بدانند که عبدی انتخاب نشده میخواهند نفسها و حرفهای مردم را با تهدید و ارعاب و خفه کند اگر انتخاب بشود چه بر سرمردم می آید با خداست

تازه نوشتم مردی که زیاد میدانست جوشی شدی اگه بنویسم مردی که هیچ نمیدانست راضی میشوی عزیز دل برادر

 

حاج میکائیل عبدی که بخاطر هدفمندی یارانه ها و صرفه جوئی در کلمات از به بعد حاجی میکی می نامیمش " البته با میکی موس اشتباه نگیرید " از نوابغ روستای مولو است وی آی کیوی(iq) خیلی بالائی دارد بهمین دلیل مثل ای کیو سان هنگام فکر کردن مخش تاپ تاپ میکنه و همین تاپ مخش بود که پس از ۴۰ سال اورا واداشت که پولهائی را که از سوراخ لایه اوزون در جاده ساوه " نه دلالی و زمین خواری "به کف اورده بود را در راه خدمت به موطن سابق هزینه نماید " البته اونموقع یارانه ها هدفمند نشده بود "  در این راستا تصمیم کبری گرفت که مانند پترس فداکار انگشتش را در سوراخ سد بکند و یا مثل دهقان فداکار لازم شد پیراهنش را اتش بزند ولی چون به موطن رسید و متوجه شد کلی اطلاعات غلط داره "اخه سالها بود به موطنش نیامده بود" و سد هشترود خاکی است و ریلهایش هم با کمک دهقان فداکار همان موقع اصلاح شده است  ناچارا چون ای کیو سان کمی دوباره مخ مبارک را تاب داد تا اینکه یک لامپ ۱۰۰واتی " البته از نوع کم مصرفش " در بالای سر قبله مبارک روشن شد و چون ساختن کارخانهای که ۲۰۰-۳۰۰ اشتغال ایجاد کند را خدمت ندید بلکه افزایش ثروت میدانست که اونهم از لایه اوزون هی گوروپی داشت میریخت و از طرفی این خدمت نه منت ایجاد میکردو نه قدرت رانت خواری زیاد می نمود و از طرفی نخواست مثل حاجی قفر " غفار سابق " سیلو بسازد که بعدا پشت سرش حرف در بیارند دوباره تصمیم کبری گرفت که چی نماینده بشه " البته نه برای ثروتی و قدرت و رانت نخیرفقط برای خدمت " برای همین در خورجستان خانه ای خرید و رفت چاراویماق و شد چاراویماقی و دقیقا مثل ۲۰ و چند سال حاجی قفر شروع به دادن وعده ها نمود و اصلا هم پولی خرج نکرد و اصلا هم برای ستادش روزی ۵۰-۶۰ماشین از قرار روزی ۱۰ هزار تومان اجاره نکرد که سر ۳-۴ ماه تبلیغاتش هزینه اش برای ماشینهاش بشه ۱۰۰میلیون و خورده ای و از طرفی اصلا هم برای کرایه گاراژاقای رشیدی کلی اجاره نداد و اصلا هم بهرام خان ک پولی نگرفت که رئیس ستادش بشه و اصلا هم دستور نداشت که فقط در چاراویماق تبلیغ بکنه

حاجی میکی ما برعکس بهمن بیگ زاده که فقط تبلیغ در هشترود را دستور داشت اصلا دستور تبلیغ در چاراویماق را نگرفته بود  و نه مثل پاشائی که فقط دستور تبلیغ در نظرکهریزی و سهند اباد را نداشت

اینها اصلا هم برای شکستن رای مخالفان قفر که حدود ۳۰ هزار رای میشد دستور نداشتند برای همین بیگ ۵هزار در هشترود عبدی ۸ هزار در چاراویماق و پاشائی ۳هزار در نظرکهریزی رای نیاوردند که قفر خان پوز حاجی اهو " شیری سابق " را بزند

بعد هم موقع پاداش گیری حاجی میکی که مثل سابق مخش را تاپ تاپ داده بود برخلاف بیگ که ۵۰۰۰رای مردمو فروخت به معاونت ایشون۸۰۰۰ رای رو نفروخت به کلنگی که در قره اغاج بنام بیمارستان بزنه زمین  

حالا ایشون رد صلاحیت شدند و بعد از جنت صلاحیت ناپلئونی قبول شدند و..... بما ربطی نداره

فقط امیدوارم ماهم مثل ای کیو سان کمی به مخمان تاپ تاپ بدهیم تا حداقل کمی متوجه شویم رفتار و کردارو گفتار حاجی میکی چقدر شبیه رفتارو کردار و گفتار حاجی قفرو حاجی عربلو در سالهای گذشته است که فقط رنگ و لباس عوض شده شاید که تاپ تاپ مخمان اینبار نگذارد کورکورانه رای بدهیم 

پنج شنبه 8 بهمن 1389برچسب:, :: 18:20 :: نويسنده : گل اقا

 

در یکی از جلسات اداری که آقای استاندار هم بودند و مدیرکل اب و فاضلاب استان هم شرکت داشتند در مورد رود خانه قرنقو و سد بحثهائی میشود در همین اثنا استاندار از رئیس وقت اداه ابیاری هشترود می پرسد آقای .... دبی * رودخانه قرنقو چقدر است رئیس باهوش اداره هم که فرق دبی با دیبی را نمیدانسته با قاطعیت بلند میشه میگه حاج اقا دیبش * خیلی است تا سهند و سبلان ادامه داره استاندار بدبخت هم متوجه بی سوادی رئیس میشه آرام به مدیرکل میگه این دیگه کیه ؟ مدیر کل با کلی شرمندگی میگه فکر کنم از فامیلهای حاجی " نماینده هشترود " باشند استاندار هم سری تکان میدهد و میگوید خوب حالا که دیبش اینقدراست خودتون ماجرای سد رو پیگیری کنید و جلسه خاتمه می یابد

* دبی : میزان ابدهی رودخانه

* دیبی : به زبان ترکی یعنی انتها و تهش

پنج شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : گل اقا

 

دیروز ابدارخانه یک مهمان ناخوانده داشت جناب مستجاب الدعوه که یکی از تندروترین و سر سخت ترین و وفادارترین یاران حاجی قفرخان بود دیروز کلی برای ما صحبت نمود و در پایان دعا کرد الهی بارالهی بحق ایم مردم قانع و متواضع هشترود و چاراویماق شر حاجی قفرخان و امثالهم را از سر مسلمین جهان بخصوص ملت قفرزده هشترود و چاراویماق برهان که صدای امین همه بلند شد الا شاغلام مادر مرده همه شروع به نگاه قمر اندر عقرب به شاغلام نمودند شاغلام گفت شلوغ نکنید جناب مستجاب الدعوه مگر همین چند سال پیش سر همین قفر خان منو نمی زدی مستجاب الدعوه که کلی خجالت کشیده بود گفت عزیزم من هم انسانم ۲۰ ساله راه را اشتباه می رفتم حالا بخود امدم و تازه فهمیدم که باید اگاهانه انتخاب کنیم  نباید تعصب کورکورانه داشته باشیم نباید رایمان را به کسانی بدهیم که هنوز هم مارا رعیت و برده خود میدانند باید کسی رو انتخاب کنیم که از مردم با مردم و... باشه وانشالله مردم و خدا توبه منو قبول کنند و بلند شد و رفت

شاغلام با نیشخند گفت حضرت اجل ملاحظه نمودید صدای کفگیر ته حاجی قفر خان اونقدر بلند شده که مستجاب الدعوه هم شنیده است

پنج شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 18:16 :: نويسنده : گل اقا

 

صبورخان علمی که زمانی رئیس اداره بازرگانی هشترود بود و از زور سواد زیادی که داشت کربلائی رو کلبائی می نوشت روزی در محضر قفرخان بود که برخی دوروها و چاپلوسان که طبق عرف خودشان  و عادتشان مجیز قفرو صد البته روسائی که قفرو دوست داشتند رو میگند وارد میشوند و کمی هم مجیز علمی را میگویند که عجب رئیسی هستی و کلی محبوب هستی و.... این اتفاقات حاجی قفر مارو که الحق سیاس خوبی است رو بفکر میاندازه و بلافاصله یک لامپ ۱۰۰۰ واتی در بالای سر مبارکش روشن میشه و با طعنه " در حالیکه به حاج صالح و مهمانان چشمک میزده است " میگه اقای علمی با این همه محبوبیت نری کاندیدا بشی منو بدبخت میکنی ها علمی که بخاطر هوش و نبوغش اونقدر باهوش بود که بفهمه پروانه کسب نمایشگاه اتومبیل رو اتحادیه اغذیه فروشان بدهد  در راه خونه کمی مخش را تالاپ تلوپی میکنه تا یک لامپ ۱۰ واتی باطری قلمی خور بالای سرش روشن میشه و چون روشنائی این لامپه کمه متوجه چشمکهای قفرخان نشده است و در چاله ای بعمق چاه ویل گروپی می افته و بعد که بخانه میرسه زیر لامپهای ۲۰۰واتی پرمصرف هم راه را از چاه تشخیص نمیدهد و تاریکخانه مخش روشن نمیشه " البته بقول شاغلام با پروژکتورهای ورزشگاه آزادی هم مشکل حل نمیشد چون مشکل از تاریکخانه است "

بله از فردایش بصرافت نمایندگی می افته  در همین حال یکی از مجیز گویان مطابق دستور قفرخان وارد می شود کلی تعریف و تمجید که اگه کاندید بشی ما هم هستیم و ....و علمی هم فاش میکند سر درونش را مثلا ارواح باباش  مجیز گوی سریع به قفرخان مراتب را اطلاع میدهد تا سکانس دوم کلید بخورد در این سکانس قفرخان علمی رو مثلا تبعید میکنه به بستان اباد یعنی که بله کلی با هم ضدیم و کلی هم ترسیدم  علمی هم با هزینه اداره بازرگانی تقدیر نامه های به همه کسبه هشترود میفرسته و کلی خالی بندی میکنه که بله منم میخواهم وکیل بشم و پس از ان در کلیه مراسمات مجالس ترحیم و تزکیه و سالگرد میاد دعا میخونه که یعنی من مردمی هستم " حالا چرا در دوران ریاستش شرکت نمیکرد بماند " و بمن رای بدهید اصلاهم بخاطر همون لامپ ۱۰ واتی که باطریش هم تموم شده تا امروز متوجه نشده که بازی خورده و میخواهند بوسیله او قفرخان رو دوباره با تخم نفاق و تشتت ارا انتخاب کنند بماند

شاغلام ازوقتی اینو فهمیده کلی لامپ و پروژکتور تو سرش روشن شده ولی حیرون مونده که عبدی پولش رو از لایه اوزون البته سوراخ لایه اورده و فقط تشنه قدرته قفر خان هم که سالهاست با رانت هم پول داره و قدرت فقط مونده این  صبری خان که نمیدونه پولش از کجا اومده

فقط ترسش از این است که نکنه صبری خان ما هم مثل برخی روسا که با وانت موقع اومدن اثاثشون میاد و موقع رفتن با تریلر ۱۸ چرخ هم از هشترود خارج نمیشه پولشو از این راه بدست اورده باشه

بمونه برای بعد هرچند ما هشترودیها و چاراویماقی ها هرگز به گذشته که چراغ راه اینده است نگاهی نمیکنیم

پنج شنبه 11 بهمن 1389برچسب:, :: 18:15 :: نويسنده : گل اقا

 

جناب آقای یاسین خان توکلی که پس از تحمل نیش اولمان محکم قاچ زین را چسبیده بود که گزکی دست ما نده و یکهو زمین نیافته و مارا از حواله دوچرخه محروم نکنه تا دنبال ون ندویم ولی از اونجایی که ازموده را ازمودن خطاست و از طرفی دکتر هم مارو خیلی دوست داره  و برای اینکه از قافله دکترا بگیرها عقب نمونه بدون هرگونه رانت خواری و پارتی و.... و کاملا با شرکت در تمام ازمونهای ورودی و تخصصی دکترا یکهو سر دراورد از دانشگاه شیراز و شروع نمود به تحصیل علم وادب دکترایی البته به ما ربطی نداره که جناب معاون با ۳شغله بودن و تامین معاش خانواده و... چطور میخواهد از الان از عهده چند کار بربیاد به ما چه ؟؟؟ ایشون گویا از بچگی با یک دست چند هندوانه بلند میکرده که برا همین روزها بوده است و از طرفی ما هم کلی خوشحال شدیم که ایشون کلی وقت دارند که هم به امورات معاونت برسند و هم ون سواری کنند و هم فیزیوتراپی کنندو هم برای برادرش در شهرک پرفسور هشترودی وام گل خانه بگیرند ونیمه کاره ولش کنند و هم در محافل سیاسی سخنرانی کنند و....

بابا ایول به معاون خان که درست برعکس برخی دختر خانمها که از هر انگشتشون ده تا هنر میباره ولی توخونه میمونندو می ترشند ایشون که از هر انگشتش ۲۵ تا هنر میباره و پس از سالهاست بالاخره تونست از دبه ترشی " شما بخوانید لپ لپ یا سوک سوک " بیرون بیاد و چون خیلی اصولگراست و میخواست نشون بده که با شایسته سالاری معاونت را گرفته و ربطی با هوا کردن بادکنک و خورد کردن سبزی اش پشت پا و ...نداره در ۲۵ ثانیه قدم در مطالعات دکترائی نهاد فقط اخر سر امیدواریم مثل مدرک دکتری مرحوم کردان فوق دیپلم از اب درنیاد یا  

پنج شنبه 14 بهمن 1389برچسب:, :: 18:14 :: نويسنده : گل اقا

 

سالها قبل وقتی در یک نمایشگاه داخلی هشترود برای اولین بار تابلو نقاشی هایش را دیدم بر خود بالیدم که هشترودی هستم و چنین هنرمندانی داریم پرس و جو کردم نامش سید محمد و فامیلی اش بطحائی معلم است و اهل کوی زیبای معرفت گنجینه کتاب و همین

اما خدا محمدها را دوست دارد واین بود که محمد از بچگی رسم کردن را اموخت بی هیچ استادی ، طبع خدادادیش بود که در گوشه اطاقی در کنج خانه پدری اش از او رقصاننده قلم ساخت او در ان اطاق غار حرائی ساخت برای خود که دل بسپارد به رقص قلم در موج رنگها ، وه چه زیباست رقص قلم  محمد در بوم سفید ،گوئیا مرده زنده میکند مسیحا ،و رنگهائی که با ادم سخن میگویند سینه مالامال عشق است ،طبع لطیف هنری اش را سالها بعد در قنوت نمازش هم دیدم و اوج هنرش را ،ندای غرق شده در سنگلاخهای سبزه زار های دشتهای پاک طبیعت زیبای هشترود و پسندیدم ندای مسخ شده در بطن سنگی بزرگ که پرواز عقاب را در اسمان هشترود مینگریست ، اری محمد با طبع هنرمندانه اش دانسته بود که راه محرومیت زدائی هشترود در توسعه گردشگری اثار باستانی زیبای منطقه است و چه زیبا او ندا را فریاد کرده بود

اما مدتهاست که او را قلم بدست نمی بینم ، نه دیگر سن مدرسه بهشتی میزبان تئاترهای اوست و نه بومهای سفید سیاه مشق قلم موی سبز طبیعت دوستش ، محمد جان برخیز قلم ات را بدست بگیر پرواز کن پرواز تا در پرواز روح بلندی و طبع لطیفت هشترود را انچنان که شایسته هشترود است ترسیم کنی ،برخیز قلم را در رنگها برقصان بگذار بلرزد پشت انانی که منطقه را اباد و نمی خواهند برخیز قلم بردار و رو کن چهره رندانی که خود را عیار می نامند

برخیز هنر نعمت توست و تو مبلغ این نعمت بزرگ خدائی هستی ،برخیز در استانه این سالگرد انقلاب باشکوه مردمی ستایش کن وحدت انسانی را در کرامت پیر مغانش

محمد جان هشترود محتاج هنر قلم هاست که برقصند و بگویند و فراید برارند که در این عرصه پیشرفت سریع کشورمان ایران سهم هشترود و چاراویماقمان را ای  غفارها ،عبدیها،علمی ها ،شاهی ها و... بیغما نبرید

پنج شنبه 18 بهمن 1389برچسب:, :: 18:13 :: نويسنده : گل اقا

 

بدینوسیله ما اهالی شهرک فرهنگیان بخاطر دهن کجی به گل اقا و لج بازی با او مراتب تقدیر و تشکر خود را  بخاطر عدم اصلاح وضع گل الوده و اسفبار یکی از دو راه دسترسی به شهرک که یکسال است همانطور مانده و بخاطر گودال بودن جلوی پل ورودی که در شکستن کمکهای ماشینهایمان و اضافه کردن بر مخارج زندگیمان فقط بخاطر لجبازی با گل اقا از شهردار محترم " که بخاطر لج گل اقا ازاینکه پرستاره خوشحالیم " تقدیم میداریم و چنانچه گل اقا این مطلب را در وبلاگ قرار ندهد با نصب پلاکارد اینکار را ادامه خواهیم داد

در ضمن مراتب تقدیر صمیمانه خود را برای عدم جمع اوری سگهای ولگرد که بی شک بخاطر لجبازی با گل اقا بوده را تقدیم و ازاینکه مارا همچنان از وجود سگهای ولگرد در پاشیدن زباله در شهر و شهرک و ترساندن بچه هایمان  بی نصیب نفرمودند بخاطر لج گل اقا سه بار قدردانی میکنیم

جمعی از اهالی شهرک فرهنگیان هشترود  

مژده      مژده         مژده

 

برای اولین بار در جهان و ایران یکی از بی بدیل ترین و ناشناخته ترین مواد موجود در طبیعت در جهان هسته ای و فضائی در هشترود کشف شد ضمنا این کشف و اختراع بی نظیر جهان همزمان با کشفش و قبل از ثبتش در هشترود مورد تست و ازمایش قرار گرفت و به دلیل مقرون به صرفه بودن و صرفه جوئی شدید ارزی " بطوریکه حتی یک ریال هزینه ارزی نداشته و هزینه ریالی آن تا ۱۰۰۰۰ برابر کاهش می یابد " مورد توجه قرار گرفته است

این اختراع که برای اولین بار در جهان انهم در قرن اتم و هسته ای و فضائی " کشف منظومه جدید شمسی توسط تلسکوپ فضائی " در هشترود انجام شده و تاکنون هیچ کشوری در دنیا نتوانسته به این مهم نائل اید هرچند رسانه های بیگانه بلافاصله چون چشم دیدن چنین قدرتی را ندارند اعلام کردند که این کشف در دوره مادها و اریائیها و حتی در باغهای معلق بابل وجود داشته است ولی در اثر تحقیقات شاغلام چرت بودن این مسائل کاملا روشن و اطمینان خاطر داده شده است که این کشف جدید و بی همتاست و در این راستا گل اقا و اهالی ابدارخانه بدینوسیله کشف نوعی گل و لای " پالچیخ " توسط شهرداری برای پوشاندن چاله های خیابانها بجای اسفالت و مرمت با این فراورده تکان دهنده جهانی که کلی صرفه جوئی ارزی و ریالی در پی داشته است را به محضر اعضای شورای اسلامی شهرستان و سر پرستار قدیم دکتر شهردار هشترود تبریک و تهنیت عرض می نمائیم

مطمئنا این کشف و اختراع در جشنواره اختراعات خوارزمی مدال می گیرد

از شهردار محترم که با این اختراعش کلی مردم شهر را سرکار گذاشته و احتمالا در بودجه امسال سهم بسزائی را در بر خواهد گرفت و تامین حقوق اعضای محترم شورا را خواهد نمود کمال سپاسگذاری و امتنان را داریم                                       گل اقا و یارانش " ابدارخانه چی های سابق" 

پنج شنبه 18 بهمن 1389برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : گل اقا

ساعت ۲ نیمه شب بی خوابی زد به مخ مبارک از طرف دیگر دلم برای چاله های خیابان که با اب پر شده است و با معلوم نشدن بهترین جا برای پا گذاشتن و تا زانو در اب فرو رفتن و یخ زدن پا تنگ شده بود و در حالت پریشانی عصاره خشمم و رنجم را در بین دوانگشتم می فشردم تا جونش بالا بیاد و کامی بما بدهد

داشتم می امدم خونه که صدایی گفت گل اقا توئی در حالیکه زیر لب بسم الهی میگفتم و دنبال کلید اهنی گاوصندوق خالی ابدارخانه میگشتم "اخه میگن اجنه از بسم الله و اهن میترسند " برگشتم و دیدم سگی زرد در مقابلم ایستاده است ترس از جن یکطرف حالا این سگه هم شد قوز بالای قوز  دوباره گفت گل اقا توئی با کمی مشمشه " که احتمالا از برخی الاغهای وطنی گرفته ام چون با الاغهای وارداتی تماسی نداشته ام " گفتم بله گفت خیلی زبون نفهمی دبیا حالا اینو درستش کن با ترس عرض کردم چرا ؟ گفت اگه فهم داشتی می فهمیدی که چند ساله سگها از خجالت میدونی خجالت چی؟؟؟ گفتم نه !!! گفت از خجالت اینکه در محیط زندگیمون در باغات و بیغوله های اطراف دور از مناطق مسکونی مدرسه زده اند و ما هم از خجالت طرف محیط آموزشی نمیرویم و مجبوریم در خیابانها پرسه بزنیم که شهردارتون ما رو بگیره گفتم خوب ؟؟!!! گفت اووه تو هم نفهمیدی گم شو و برگشت در حالیکه زیر لب زمزمه میکرد هشترود برایت متاسفم که ما سگهایت فهمیدیم ............................ و گل اقایت نفهمید           

پنج شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 18:5 :: نويسنده : گل اقا

دیروز در خروجی روزنامه جام جم ویژه اذربایجانشرقی خبری بود با تیتر تولد نوزاد در برف و کولاک چاراویماق  تا تیتر رو خوندم شاغلام زد زیر گریه وداد زد وای ددم وای بازهم از اهالی روستای ماست مگه نه؟ تا متن رو خوندم دیدم بابا شاغلام یکپا خودش غیب گوست بله در روستای گویجه قلعه چاراویماق زنی زائو وقت زایمانش میرسه بدلیل نبود راه دسترسی بعد از ۱۴ ساعت و ۲ ساعت پیاده روی انهم توسط مسئولین عاشق امداد و نجات "وگرنه خود اقایون در موقع تبلیغات جرات رفتن به گویجه قلعه را ندارند" موفق به زایمان نوزاد شده اند که خوشبختانه هر دو سالم و بدبختانه بدلیل نبود بیمارستان در قره اغاج اوردنش درمانگاه " بیمارستان سابق امام حسین هشترود "

شاغلام کلی گریه کرد اخر میدانید شاغلام هم دقیقا مثل این بچه بدنیا امد با این تفاوت که در راه روستا " اگه اسمش راه باشه " مادرش فوت نموده و خودش هم در میان برف و سرما ۱۴ساعت با ماشین و ۲ ساعت پیاده در راه مانندی مانده و توسط گرگها بزرگ شدو شد پسر جنگل " ببخشید بازهم قاط زدیم " بله مادر شاغلام جوانمرگ شدو خوشبختانه در اثر تلاش نیروهای عاشق و دلسوز این یکی مادر زنده مانده است

روی سخنم با شماهاست شمائی که عالیجنابان وعده و وعید دروغ لقب گرفته اید اقای قفرخان یادت هست ۲۰ سال قبل رای میخواستی قول دادی راه روستا را درست کنی

آقی عبدی سلطان خیرات وعده شما که کلنگ بیمارستان میزدی کو ؟ کجاست ؟ فقط برای رای بود تمام شد هرکس بمیرد حقش است یا مهاجرت کند

اقای علمی شما هم میخواهید مثل ۲۰ سال قبل اسماعیلی وعده بدهید هرچند حتی در اداره بازرگانی ثابت کرده ای که اینهم در وجودت نهفته نیست

آقایان اسماعیلی و عبدی و علمی و امینی و تمام کاندیداهائی که از الان کاملا غیر قانونی برای اریکه بر صندلی سبز قانون گذاری تبلیغ میکنید که بقول خودتان خدمت کنید

بزرگترین خدمت به خلق این است که همین امروز با یک صدم هزینه هایتان از امسال تا سال بعد را روی هم بریزید و برای روستا راه بکشید نمی صرفد میدانم اخر این بی منت است و درامدی هم ندارد و رانتی هم در ان نیست

باشد اگر واقعا برای ملت خدمت میخواهید اینبار بجای وعده یکبار شما عمل کنید و صد بار ما وعده از جنس وعده های شما میدهیم که به شما رای بدهیم هر چند که شایستگی این یک خدمت را هم ندارید   

 

دیروز که حضور مدیر عامل ایران خودرو در ممقان و بازدید از شعبه شمالغرب ایرانخودرو را در این شهر که چه عرض کنم شنیدیم کلی مخمان سوت کشید و کلی هم دلمان سوخت که وای بر ما هشترود و چاراویماق را چه شده که با قدمت ۶۰ساله شهر شدن از ممقان عقب مانده است ؟ که حتی از ممقان هم عقب مانده است ....وقتی کلی فکر ای کیو سانی کردیم تازه فهمیدیم جای تعجب نیست چرا ؟

وقتی نماینده مون د رمجلس میخوابه وقتی نماینده مون بجای کارهای اساسی و زیر بنائی مشغول تعویض مبصر و خدام مساجد و مدیران مدارس و دهیاری ها و ... باشه وقتی در این شهر یک اردبیلی برای ۵ سال بعد از بازنشستگی اش هنوز رئیس باشه وقتی معاون فرماندارمون ۳ شغله باشه و فکرش رانت تحصیلی و وام گلخانه برادرش باشه وقتی مدیران ادارات بله قربان گو باشند وقتی ریش سفیدان منطقه بجای اتحاد و همدلی بخاطر منافع مادی خودشان ارزشها و حرمتها را میشکنند و قتی معتمدین منطقه  بجای پژرسشگری از مسئولین مجیز گوی انان می شوند وقتی جوانان و نخبگان بطریقی از میدان بدر می شوند وقتی از حضور امثال مرحوم محتشم ها در صدا و سیما بخاطر کینه شخصی ممانعت بعمل اید وقتی مخترع با پول و پارتی انتخاب میشود وقتی شهردار با گل و لای اسفالت مرمت میکند وقتی بیمارستان شهر متخصص ندارد و آن یکی اصلا بیمارستانی ندارد وقتی روسای ادارات بجای خدمت به مردم در فکر تبلیغ زود هنگام نماینده باشند وقتی مردم هشترود و چاراویماق در اثر تخم نفاق همدیگر را دشمن بدارند وقتی امثال عبدیها و بیگ زاده ها و علمی ها و شیری ها و امینی ها برای تشتت ارا مردم و برای انتخاب پیش از موعد حکمران مطلق العنان کورس و مسابقه میگذارند وقتی ما مردم معنی و ارزش واقعی رایمان را نمیدانیم و انرا از روی تعصب قومی و جهالت قیبله ای و تعصب کورکورانه در صندوق رای می اندازیم وقتی بصیرت دیدن ارزشها را از دست میدهیم وقتی همشهرمان را خودمان بخاطر حرف حق به صلابه می کشیم ............. آنوقت ممقان صاحب نمایندگی شمالغرب ایرانخودرو با حداقل ۱۰۰۰ نفر اشتغال زایی میشود و هشترود و چاراویماق میراث خوار تابلو های پس مانده پتروشیمیی می گردند که در دهه فجر امسال در تبریز به بهره برداری رسید

آری وقتی .. وقتی ... وقتی.......  باز بار دگر خواهیم گفت شاید وقتی دیگر .................. 

 

پنج شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 17:59 :: نويسنده : گل اقا

یک زمانی تو قدیم قدیما البته نه خیلی هم قدیم مرد سالاری در جامعه حکم فرما بود و معمولا اقایونی که به ریاست می رسیدند بلافاصله برای خانومهای با سوادشون تو ادارات کار جور می نمودند که نمونه اش تو هشترود اقای رضائی بود رئیس سابق اداره کار که همسرش بعنوان کارمند تو اداره بچه داری میکرد

بعد ذائقه مردم عوض شد و مد شد زن سالاری و خانم بهجت بهروزی شد رئیس اداره بهزیستی و چون نمیتوانست با راننده دیگری !!! کار کند شوهر محترمش را بعنوان راننده استخدام نمود البته فکر بد نکنید که ربطی به حاج قفر خودمون و سفارش حاجی سلمان میاندوابی داشته ها نه فقط بحث زن سالاری مطرح بود

در ادمه این روند جناب اقای قفرخان که نقش اساسی در هردو مورد را بر عهده داشت چون با بررسی بچه های دور و برش بجائی نرسیدند تصمیم کبری گرفته که دقیقا مثل اقای حسنی نا مبارک خان دور بعد بچه اش رضا خان قفرخان زاده " با رضا میر پنچ تومنی ۳زار فرق دارند" را کاندیدا بنمایند و اتفاقا برنامه ریزی نموده اند که اگر موفق شدند در راستای بچه سالاری قفرخان بعنوان مشاور نماینده در امور تعویض خدام مساجدو مبصر کلاسها و این قبیل کارها که استاد هستند منصوب نماید

تازه انروزها اگر خدای ناکرده برسد دیگ به دیگ خواهد گفت عجب دیگی هستی تو

 

پنج شنبه 2 آبان 1389برچسب:, :: 17:57 :: نويسنده : گل اقا

حاج میکائیل عبدی از نوابغ روزگار بشمار می آید بنده خدا که صرفا جهت خدمت کلی خرج می کند و اصلا براش هم مهم نیست فکر نکنید نیت بدی داره ها نه جونم  اونجوری که خودش میگه متولد ۱۳۴۵ روستای مولو است البته فکر بد نکنید که ایشون چون خیلی به خدمت علاقه داشت برای پول درآوردن رفت جاده ساوه و اونجا زمین کاشت و اونقدر خوب عملیات کاشت داشت برداشت را انجام داد تا مانند پینوکیو درختش بار داد و سکه های طلا ازش اویزون شد البته گربه نره و روباه مکار نقشی در این کار نداشتند و او با عقل سلیم خود توانست به چنین عمل بدیعی برسد و تصمیم کبری گرفت که بیاید و هشترود را که کاملا دچار قحطی حاج میکائیل شده بود را به ثمر و بار بنشاند و حکایت حکایت چشم دراوردن پسری بود تا بهش بگن کوراوغلو ولی همیشه برعکس بود مردم میگفتن پسر مرد کور  این اقا هم با پس از شاهی عربلوی رد صلاحیت شده فکر میکرد که با پول میشه مردم هشترودو خرید که وقتی سنگش به تیر خورد با کمال شجاعت و حجب و حیا گفت سال بعد برنده میشم آخه هنوز درختش بار داره حالا نمیدونم برای خدمت حتما باید نماینده شد یا افراد شخصی هم میتونند خدمت کنند البته خدمت شخصی ها بی منت است و خدمت نماینده ها با منت حالا حاجی برای کلی منت گذاشتند و نه برای پول در اوردن و پارتی بازی و ... میخواد نماینده بشه نمیدونم ادمی که فقط در یکدوره ۲۵۰میلیون خرج کنه برای دو بعدی با این تورم باید ۵۰۰تا خرج کنه و حلال چقدر باید پس از نمایندگی بره باغبانی و درخت بکاره تا این ۷۵۰چوب خرجش جبران کنه حالا شما حساب کنید

نتیجه اخلاقی : حداقل دو دوره باید نماینده بشه تا بتونه یک سود ۲۵۰کسب کنه

نتیجه ورزشی : حاجی توپش خیلی پره

نتیجه غیر اخلاقی : مردی که اینقدر ثروت دارد فقط عقده قدرت دارد

نتیجه مردمی : ایشون تو این شهر یک خانه یا مسکن و ماوائی نداره چطور میتونه درد ما رو درک کنه

نتیجه شاغلامی : حاجی میخواد خیدمت کونه کولنگ بیمارستان میزنه زمین

نتیجه غضنفری : بابا حاجی ارزش نتیجه گیری رو نداره

نتیجه حضرت اجل گل اقا : از فردا بما میگن طرفدار اسماعیلی هستید 

 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گل اقا در هشترود و آدرس 8roody.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.